کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بروع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بروع
لغتنامه دهخدا
بروع . [ ب َرْ وَ ] (اِخ ) بنت واثق . صحابیه است و اصحاب حدیث بِروَع گویند. (منتهی الارب ).
-
بروع
لغتنامه دهخدا
بروع . [ ب َرْ وَ ] (اِخ ) نام ناقه ٔ عبید راعی نمیری شاعر ابن حسین ، و از اینجاست که جریر جندل بن راعی را بروع می گفت . (منتهی الارب ).
-
بروع
لغتنامه دهخدا
بروع . [ ب ُ ] (ع مص ) تمام شدن در فضل و درگذشتن از اصحاب در دانش و مانند آن . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). بَراعة. و رجوع به براعة و براعت شود. || به بالای کوه شدن . (از اقرب الموارد).
-
واژههای همآوا
-
بروء
لغتنامه دهخدا
بروء. [ ب ُ ] (ع مص ) مصدر براءة و برء است در تمام معانی . (از ناظم الاطباء). رجوع به براءة و برء شود.
-
بروء
لغتنامه دهخدا
بروء. [ ب ُ ](ع مص ) خلق کردن . آفریدن . || پاک و بیزارشدن از عیب و وام و مانند آن . || به شدن از بیماری و برخاستن از آن . (از منتهی الارب ). بَرء. بَراء. بَراءة. و رجوع به برء و براء و براءة شود.
-
جستوجو در متن
-
بارع
لغتنامه دهخدا
بارع . [ رِ ] (ع ص ) نعت از براعت و بروع . آنکه در فضل تمام و کامل باشد و از اصحاب در دانش و مانند آن درگذرد. (از منتهی الارب ). آنکه در مهتری زَبَرِ همگنان شده باشد. (مهذب الاسماء). برتری یافته بر همگنان خویش در دانش . (از اقرب الموارد). آنکه در مهت...
-
براعت
لغتنامه دهخدا
براعت . [ ب َ ع َ ] (ع مص ) بُروع . (منتهی الارب ). تمام شدن در فضل و درگذشتن از اصحاب در دانش و مانند آن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). فضیلت و کامل شدن در فضل و هنر. (غیاث اللغات ). || غالب آمدن : برع صاحبه ؛ غالب آمد بر صاحب خویش . (منتهی الا...