کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
برودری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
برودری
/bo(e)rodri/
معنی
نوعی گلدوزی که در آن بخش میانی نقوش را برمیدارند.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
زریدوزی، قلابدوزی، گلدوزی، ملیلهدروزی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
برودری
واژگان مترادف و متضاد
زریدوزی، قلابدوزی، گلدوزی، ملیلهدروزی
-
برودری
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: broderie] bo(e)rodri نوعی گلدوزی که در آن بخش میانی نقوش را برمیدارند.
-
برودری
فرهنگ فارسی معین
(بُ رُ دِ) ( اِ.) گلدوزی ، قلاب دوزی .
-
برودری
لغتنامه دهخدا
برودری . [ بْرُ / ب ُ رُ دِ / دْ ] (فرانسوی ، اِ) ترسیمات برجسته بر روی پارچه بوسیله ٔ سوزن یا ماشین ایجاد کردن . گلدوزی . قلاب دوزی . (فرهنگ فارسی معین ).
-
جستوجو در متن
-
طرازة
لغتنامه دهخدا
طرازة. [ طِ زَ ](ع اِمص ) حرفت طَراز. پیشه ٔ نگارگر. || برودری . ج ، طَرازات ، طرائز. || شغل برودری . دوزنده . (دزی ج 2 ص 35).
-
پلاون
لغتنامه دهخدا
پلاون . [ پْلا / پ ِ وِ ] (اِخ ) نام شهری در آلمان (ساکس ) دارای 112000 تن سکنه . مرکز بزرگ صنعت قلاب دوزی (برودری ) و منسوجات است .
-
کاتو
لغتنامه دهخدا
کاتو. [ ت ُ ] (اِخ ) در قدیم آن را لوکاتو کامبرزی میگفتند. کرسی بخش نُر ، از ناحیه ٔ کامبرِه ، واقع در ساحل سِل ، آب راهه ٔ اِسکُو دارای 8427 تن سکنه . راه آهن از آن گذرد. دارای آبجوسازی ، برودری ، منسوجات پشمی است .
-
بروکسل
لغتنامه دهخدا
بروکسل . [ بْرو / ب ُ س ِ ] (اِخ ) پایتخت کشور بلژیک و کرسی برابان در ساحل سن که به دیل ریزد. این شهر 185هزار تن سکنه دارد که با نواحی منضمه ٔ آن در حدود 972هزار تن میگردد. بروکسل دارای صنایع فعال و متنوع از قبیل مصنوعات مکانیکی و الکتریکی ، برودری (...