کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
برنوس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
برنوس
لغتنامه دهخدا
برنوس . [ ب َ / ب ُ ] (اِ) لشکر و لشکری . (برهان ) (از آنندراج ). قشون و لشکر سپاه . (ناظم الاطباء). || (اِخ ) نام یکی از سپه داران است . (برهان ). برنوش . و رجوع به برنوش شود.
-
برنوس
واژهنامه آزاد
[بَ / بُ] لشکر و لشکری؛ قشون و لشکر سپاه. || (اِسم خاص) نام یکی از سپه داران است؛ برنوش. (رک دهخدا)
-
جستوجو در متن
-
برنوش
لغتنامه دهخدا
برنوش . [ ب َ / ب ُ ] (اِخ ) نام یکی از سپه داران است . (برهان ). برنوس . و رجوع به برنوس شود.
-
burnous
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سوزش، برنوس، رداء
-
burnouse
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سوزاندن، برنوس، رداء
-
burnouses
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سوزاننده، برنوس، رداء
-
برونوش
لغتنامه دهخدا
برونوش . [ ب َ ](اِ) برونوس . (برهان ) (آنندراج ). رجوع به برنوس شود. || (اِخ ) برونوس . رجوع به برونوس شود.
-
گالاثیان
لغتنامه دهخدا
گالاثیان . (اِخ ) مردمانی که در تاریخ به گالیها معروفند، آنها را از نژاد سلتی میدانند و یونانیان آنها را گالاتیان مینامیدند. مقدونیه و یونان را معرض تاخت و تاز قرار دادند.اینها مردمانی بودند قوی و سلحشور. ولی دور از تمدن . استیلای اینها بر شبه جزیره ...