کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
برندک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
برندک
/barandak/
معنی
تپه؛ پشته؛ تل؛ کوه کوچک.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
برندک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹پرندک، بردنگ، بردک› [قدیمی] barandak تپه؛ پشته؛ تل؛ کوه کوچک.
-
برندک
فرهنگ فارسی معین
(بَ رَ دَ) ( اِ.) تپه ، پشته .
-
برندک
لغتنامه دهخدا
برندک . [ ب َ رَ دَ ] (اِ) کوه کوچک و پشته ٔ خرد، و بعضی گویند که در میان دشت و صحرا واقع باشد. (از برهان ) (از آنندراج ). || خبث الحدید. || قفل و زرفین و دربند. || قسمی از آمله و هلیله . (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
بردنگ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] bardang = برندک