کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
برنداف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
برنداف
/barandāf/
معنی
۱. تسمه؛ دوال.
۲. روده.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
برنداف
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹برانداف، برنداق› [قدیمی] barandāf ۱. تسمه؛ دوال.۲. روده.
-
برنداف
لغتنامه دهخدا
برنداف . [ ب َ رَ ] (اِ) تسمه و دوال . (برهان ). چرم زین و لگام . و صحیح آن برنداق است . (از آنندراج ) : ازیرا که می زین و زآن بایدت برنداف زین و عنان و لگام . مختاری (از آنندراج ).|| روده ها، اعم از روده ٔ انسان یا حیوان . (از برهان ). و رجوع به برن...
-
جستوجو در متن
-
برانداف
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) bar[']andāf = برنداف
-
برنداق
لغتنامه دهخدا
برنداق . [ ب َ رَ ] (اِ) مصحف یرنداق . (حاشیه ٔ معین بر برهان قاطع). «برنداف » که در برهان آمده غلط است و اصل آن برنداق و یرنداق است .(یادداشت دهخدا). و رجوع به برنداف و یرنداق شود.