کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
برنامۀ اوقات فراغت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
برنامه کار
دیکشنری فارسی به عربی
مخطط
-
برنامه سفر
دیکشنری فارسی به عربی
مخطط الرحلة
-
برنامه ریخت
دیکشنری فارسی به عربی
اِتّخذ خُطوَةً
-
برنامه شبانه
دیکشنری فارسی به عربی
ليل
-
برنامه ریز
دیکشنری فارسی به عربی
مبرمج
-
برنامه دار
دیکشنری فارسی به عربی
مبرمج
-
مدیر برنامه
واژهنامه آزاد
هماهنگ کننده برنامه ها و یا کسی که وظیفه ساماندهی و سازمان دهی برنامه ها را بر عهده دارد.
-
برنامه ریزی
واژهنامه آزاد
طراحی وتنظیم مقررات برای اجرای یک کار
-
actor's agent
مدیر برنامۀ بازیگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون، هنرهای نمایشی] مسئول برنامهریزی و عقد قرارداد یک یا چند بازیگر
-
stored program control
واپایش با برنامۀ اندوخته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] نوعی واپایش سامانۀ سودهِ رایانهای که در آن عملیات سامانه با برنامۀ ذخیرهشدهای واپایش میشود که بهوسیلۀ یک یا چند پردازنده اجرا میشود اختـ . وابا SPC
-
master schedule
کلانبرنامۀ زمانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت-مدیریت پروژه] خلاصۀ برنامۀ زمانبندی که دربرگیرندۀ تحویلیهای اصلی و اجزای مهم ساختار ریز کار و موعدهای کلیدی پروژه است
-
application programming interface
میانای برنامهسازی کاربردی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] مجموعهای از اشیا که به برنامۀ کاربردی امکان میدهد با منابعی مانند سامانۀ عامل یا پرونده یا برنامۀ کاربردی دیگری ارتباط برقرار کند
-
application program interface
میانای برنامۀ کاربردی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] میانای سامانۀ عامل و برنامههای کاربردی که نحوۀ ارتباط این دو را با یکدیگر مشخص میکند اختـ . م. ب. ک. API
-
planned value, budgeted cost of work scheduled
ارزش برنامهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت-مدیریت پروژه] بودجهای که برای کار برنامهریزیشدۀ مشخصی تصویب شده است
-
continuity log
جدول پخش برنامه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] جدول برنامههای روزانۀ هر ایستگاه رادیویی و تلویزیونی، که مدتزمان دقیق و ترتیب پخش برنامهها را مشخص میکند متـ . جدول پخش