کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
برفشکستگی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
fracture zone
زون شکستگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] زونی طویل با شکستگیهای موازی فراوان در بستر دریا، با پستیوبلندی نامنظم که صدها کیلومتر طول دارد
-
fracture system
سامانۀ شکستگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] دسته یا گروهی از شکستگیهای همسن حاصل از اعمال تنش
-
open fracture, compound fracture
شکستگی باز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] نوعی شکستگی که در آن استخوان شکسته به محیط خارج راه پیدا کند
-
shear fracture
شکستگی برشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] نوعی شکستگی ناشی از تنشهایی که باعث برش یک قسمت از سنگ میشود
-
closed fracture, simple fracture
شکستگی بسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] نوعی شکستگی که در آن استخوان شکسته به محیط خارج راه پیدا نکند و به بافتهای اطراف نیز آسیب نرساند
-
occult fracture
شکستگی پنهان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] نوعی شکستگی که بهراحتی قابل تشخیص نباشد
-
stress fracture
شکستگی تنشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] نوعی شکستگی جزئی به علت تنشهای مکرر و وارد آمدن صدمات پیاپی که زیر آستانۀ تحمل استخوان سالم است متـ . شکستگی فرسایشی fatigue fracture
-
ring fracture
شکستگی حلقوی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] شکستگیهای پرشیب که ظاهری استوانهای دارند
-
nondisplaced fracture
شکستگی درجا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] نوعی شکستگی که در آن دو سر استخوان شکسته از هم جدا نشده باشد
-
release fracture
شکستگی رهایشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] نوعی شکستگی در سنگ که براثر آزاد شدن تنش در یک جهت خاص ایجاد میشود
-
birth fracture
شکستگی زایمانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] نوعی شکستگی که در هنگام تولد نوزاد ایجاد میشود
-
transverse fracture
شکستگی عرضی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] نوعی شکستگی که در آن خط شکستگی عمود بر محور طولی استخوان باشد
-
fatigue fracture
شکستگی فرسایشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] ← شکستگی تنشی
-
depressed fracture, depressed skull fracture
شکستگی فرورفته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] نوعی شکستگی بهویژه در جمجمه که در آن قسمتی از استخوان شکسته در استخوان یا بافت نرم اطراف آن فرو رود
-
compression fracture
شکستگی فشاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] شکستگی ناشی از وارد آمدن فشار بر استخوان