کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
برغمة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
برغمة
لغتنامه دهخدا
برغمة. [ ب ِ غ َ م َ ] (اِخ ) نام شهری است در آسیةالصغری . (ابن بطوطة).
-
جستوجو در متن
-
مغنیسیه
لغتنامه دهخدا
مغنیسیه . [ م َ ی َ ] (اِخ ) نام شهری نزدیک برغمه . (ابن بطوطه ، یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به مغنیسا شود.
-
جاندارلی
لغتنامه دهخدا
جاندارلی . (اِخ ) قصبه ٔ کوچکی است در ولایت آیدین در قضای برغمه که تابع سنجاغ ازمیر است و در ساحل شمالی خلیج جاندارلی در جنوب شرقی قضای برغمه قرار دارد. این قصبه مرکب از 9 قریه است و زمین آن کوهستانی است و گاهی دره های سبز و خرم دارد. (از قاموس الاعل...
-
عرمض
لغتنامه دهخدا
عرمض . [ ع َ م َ ] (ع اِ) درخت با خار. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || درخت خرد کنار و پیلو. و هر درخت که گاهی کلان نگردد. (منتهی الارب ). خرد و کوچک از سدر و اراک ، و گویند خرد و کوچک هر درختی که هرگز بزرگ نشود. (از اقرب الموارد). نوعی از درخت کنا...
-
پامفیلیه
لغتنامه دهخدا
پامفیلیه . [ لی ی ِ ] (اِخ ) خطه ای در ساحل جنوبی آسیای صغیر که از شرق به قیلیقیا و از غرب به لیکته و از شمال به پیزیدی محدود است و شهرهای عمده ٔ آن انطالیه و اولبیا و سیده و پرغه و آسپندوس و پتولمائیس است . پس از محاربه ٔ ترواده اقوام مختلفی از مهاج...
-
پرغامس
لغتنامه دهخدا
پرغامس . [ پ ِ م ُ ] (اِخ ) پرگام . پرگاما . پرغامه . برغمه (موضع عروسی ). پرغه . شهری قدیم به آسیای صغیر واقع بر ساحل رود کائیک که اکنون پرغاما گویند و آن بمائه ٔ سوم ق .م .پایتخت حکومتی بود و یکی از کلیساهای هفتگانه در آنجا بنا شده و یوحنای حواری آ...
-
صاروخان
لغتنامه دهخدا
صاروخان . (اِخ ) یکی از سنجاقهای پنجگانه ای است که تشکیل ولایت آیدین دهد و قسمت شمال شرقی آن ولایت است و از شمال و مشرق به ولایت خداوندگار و از جنوب به سنجاق دنیزلی ، آیدین وازمیر و از سمت مغرب به سنجاق ازمیر محاط است و ساحل ندارد، بین 38 درجه و 2 دق...
-
اسکلپیوس
لغتنامه دهخدا
اسکلپیوس . [ اَ ک َ ل ِ ] (اِخ ) اسقلبیوس . اسکلبیوس . اسکولاپ . در اساطیر و خرافات یونان قدیم رب النوع طب و پسر آپُلُن (کنایه از شمس و حامی علوم و فنون ) و زن او مسماة به کورونیس است . تربیت وی بعفریتی موسوم به خیرون محول شده بود. اسکلپیوس علم طب را...