کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
برعم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
برعم
معنی
جوانه , غنچه , شکوفه , تکمه , شکوفه کردن , جوانه زدن
دیکشنری عربی به فارسی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
برعم
لغتنامه دهخدا
برعم . [ ب ُ ع ُ ] (ع اِ) بُرعمة. بُرعومه . بُرعوم . غلاف میوه ٔ درخت . (منتهی الارب ). پوست گل . (مهذب الاسماء) (آنندراج ). غلاف گل . (مهذب الاسماء). || شکوفه یا غنچه ٔ ناشکفته . ج ، براعیم . (منتهی الارب ) (آنندراج ). شکوفه ٔ درخت پیش از آنکه بازشک...
-
برعم
دیکشنری عربی به فارسی
جوانه , غنچه , شکوفه , تکمه , شکوفه کردن , جوانه زدن
-
واژههای همآوا
-
برام
لغتنامه دهخدا
برام . [ ب ِ ] (ع اِ) ج ِ بَرَمَة . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). شکوفه و بر درخت پیلو و عضاة. (آنندراج ). || ج ِ بُرمة. دیگهای سنگی . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به بَرَمَة و بُرمَة شود.
-
برام
لغتنامه دهخدا
برام . [ ب ُ ] (ع اِ) قراد. (اقرب الموارد). کنه . (منتهی الارب ) (مهذب الاسماء) (آنندراج ). ج ، ابرمة. (منتهی الارب ) (آنندراج ). کنه ٔ اسب .
-
جستوجو در متن
-
غنچه
دیکشنری فارسی به عربی
برعم
-
تکمه
دیکشنری فارسی به عربی
برعم
-
شکوفه کردن
دیکشنری فارسی به عربی
برعم , زهرة
-
جوانه
دیکشنری فارسی به عربی
برعم , شرنقة , کرنب صغير
-
شکوفه
دیکشنری فارسی به عربی
برعم , زهرة , شرنقة
-
براعیم
لغتنامه دهخدا
براعیم . [ ب َ ] (ع اِ) ج ِ بُرْعُم . (منتهی الارب ). رجوع به برعم شود. || ج ِ بُرعوم . || ج ِ بُرعومة. رجوع به بُرعومة شود.
-
برعمة
لغتنامه دهخدا
برعمة. [ ب ُ ع ُ م َ ] (ع اِ) رجوع برعم شود.
-
برعوم
لغتنامه دهخدا
برعوم . [ ب ُ ] (ع اِ) شکوفه پیش که واشکفد. (یادداشت مؤلف ). غنچه ٔ شکوفه ٔ درخت پیش از آن که بازشکفد. رجوع به برعم شود.
-
جوانه زدن
دیکشنری فارسی به عربی
انفجر , انم , برعم , تبرعم , حبوب , زيادة , فرع , قرصة , کرنب صغير , لمحة , نبتة