کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
برشی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
برشی
لغتنامه دهخدا
برشی . [ ب َ رِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش رامسر شهرستان شهسوار. سکنه ٔ آن 250 تن . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).
-
واژههای مشابه
-
restriction map, restriction site map
نقشۀ برشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] نقشۀ فیزیکی قطعهای از دِنا که محل و فاصلۀ بین جایگاههای برشی را نشان میدهد
-
restriction fragment
قطعۀ برشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] قطعهای که از برش دِنا با یک دروننوکلئاز ویژهبُر به دست میآید
-
shear strain, detrusion
کُرنش برشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] تغییر شکل ناشی از جابهجایی صفحات موازی در جسم جامد
-
shear wave
موج برشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] همان موج S است که با توجه به نوع کُرنشهای بهوجودآورندۀ آن به این نام نیز خوانده میشود
-
restriction site
جایگاه برشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] توالی نوکلئوتیدی خاص که با یک دروننوکلئاز ویژهبُر شناسایی و بریده میشود
-
shear stress
تنش برشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] نیروی وارد بر واحد سطحی که تحت تأثیر کُرنش برشی است
-
cutting fat, cutting-floor
چربی برشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] چربی جداشده از لاشۀ حیوانات پس از سرد شدن لاشه و رساندن دمای آن به محدودۀ صفر تا سه درجه
-
shear fold
چین برشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] چینی که براثر برش خوردن یا لغزش در امتداد صفحات نزدیکبههم و موازی سطح محوری خود به وجود میآید متـ . چین لغزشی glide fold, slip fold
-
shear yielding, shear banding
تسلیم برشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار] وارد آوردن تنش بر ماده، فراتر از نقطۀ تسلیم، چنانچه بدون تغییر حجم دچار کجریختی شود
-
shear joint
درزۀ برشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] درزهای که براثر اعمال نیروی برشی به وجود آمده است
-
dark cutting defect
سیاهبرشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] عیبی ناشی از فشار روانی گاو، خصوصاً گاو نر، پیش از ذبح که سبب تیره شدن رنگ گوشت و کاهش کیفیت آن میشود
-
shear fracture
شکستگی برشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] نوعی شکستگی ناشی از تنشهایی که باعث برش یک قسمت از سنگ میشود
-
shear wall
دیوار برشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی عمران] دیواری که در سطح صفحۀ خود، نیروهای جانبی ناشی از اثر باد یا زلزله را تحمل کند