کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
برشته کشیدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
برشته کشیدن
لغتنامه دهخدا
برشته کشیدن . [ ب ِ رِ ت َ / ت ِ ک َ / ک ِ دَ ](مص مرکب ) منظم کردن . منظم ساختن . || بنظم درآوردن . بند کردن ، چنانکه دانه های جواهر در گردن بند یا تسبیح : ز عمر بهره همین گشت مر مرا که بشعربرشته میکشم این زر و در و مرجان را. ناصرخسرو.- برشته ٔ نظم ...
-
واژههای مشابه
-
نیم برشته
لغتنامه دهخدا
نیم برشته . [ ب ِ رِ ت َ / ت ِ ] (ن مف مرکب ) نیم برشت . نیم تف داده . که کاملاً برشته نشده باشد.
-
toaster
برشتهکن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] دستگاهی که با آن نان را گرم یا برشته کنند
-
حسن برشته
لغتنامه دهخدا
حسن برشته .[ ح ُ ن ِ ب ِ رِ ت ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) حسن ته برشته . حسن برشته ٔ سوخته . حسن سبزته گلگون : گل دل ز ما بزور صباحت نمی بردحسن برشته ٔ سوخته ٔ لاله دیدنی است . دانش (ازآنندراج ).چه میدانند حسن ته برشته که با درکش چه لذتها سرشته . وحی...
-
برشته کردن
دیکشنری فارسی به عربی
اسمر
-
نان برشته
دیکشنری فارسی به عربی
نخب
-
برشته کردن
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: bu bedehi طاری: sür vâkard(mun) طامه ای: berešta kardan طرقی: sür vâkardmun کشه ای: berešte kardmun نطنزی: berešta kardan
-
برشته شدن
دیکشنری فارسی به عربی
شواء
-
برشته کننده
دیکشنری فارسی به عربی
محمصة
-
بِرشْتَه آویدَن
لهجه و گویش بختیاری
berešta âvidan برشته شدن.
-
رشته برشته
لهجه و گویش تهرانی
خُشکار
-
نخود برشته
لهجه و گویش تهرانی
از تنقلات
-
سیب زمینی برشته
دیکشنری فارسی به عربی
رقيقة مقلية
-
برشته کردن (نان)
دیکشنری فارسی به عربی
نخب