کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
برس غنچه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
برس غنچه
/borsqonče/
معنی
میوۀ سرو کوهی.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
برس غنچه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) borsqonče میوۀ سرو کوهی.
-
برس غنچه
لغتنامه دهخدا
برس غنچه . [ ب ُ غ ُ چ َ / چ ِ ] (اِ مرکب ) تخم سرو کوهی باشد و آن سیاه رنگ وفربه میشود سعوف آن کرم شکم را میکشد و آنرا بعربی جوزالابهل و ثمرةالعرعر خوانند. (برهان ) (آنندراج ).
-
واژههای مشابه
-
بُرِّس
لهجه و گویش بختیاری
borres برید.
-
اجمة برس
لغتنامه دهخدا
اجمة برس . [ اَ ج َ م َ ت ُ ب ُ ] (اِخ ) ناحیتی است در سرزمین بابل . بلاذری در کتاب الفتوح گوید که علی (ع ) اهل اجمة برس را بپرداخت ِ 4000 درهم ملزم کرد. (معجم البلدان ). اجمة برس در حفرة الصّرح ، کوشک نمرودبن کنعان است در زمین بابل . (معجم البلدان )...
-
هِنا بِرَس
لهجه و گویش بختیاری
henâ-beras صدا رس، مقدار فاصلهاى که صدا به گوش رسد.
-
برس توالت
واژهنامه آزاد
گورو. مانند جارو.
-
جستوجو در متن
-
پنبه
لغتنامه دهخدا
پنبه . [ پَم ْ ب َ / ب ِ ] (ا) گیاهی که از الیاف غوزه ٔ آن ریسمان و پارچه کنند. کرشَف . کُرسُف . کرفُس . کرسوف . قضم . قطب . بِرَس ْ. قُطْن . قُطُن ّ. طُوط. قور. شحم الارض . رازقی . خرنف . ندف . دِعس . عَطب . عُطب . عُطُب . عطوب . (منتهی الارب ) : می...
-
چند
لغتنامه دهخدا
چند. [ چ َ ] (عدد مبهم ، ق مقدار) مقدار غیرمعین باشد. همچو «اند» که آنهم مقداری است کمتر از ده و غیرمعین . (برهان ). عدد غیرمعین . (رشیدی ). مقدار غیرمعین باشد. همچو «اند» که آنهم مقداری است کمتر از ده . (انجمن آرا) (آنندراج ). عدد مجهول از سه تا نه ...