کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
برسا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
برسا
واژهنامه آزاد
(کردی؛ کردستان) مردمی، اجتماعی.
-
جستوجو در متن
-
bursa omentalis
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برسا امانالیس
-
برجامه
لغتنامه دهخدا
برجامه . [ ب َ م َ / م ِ ] (اِ مرکب ) (از: بر + جامه ) لباس زبرین . جامه که بالای جامه های دیگر پوشند. مقابل شعار. دثار. || جامه ٔ برسا. لباس رو. || لباس پربهای باشکوه . (ناظم الاطباء).
-
بروسه
لغتنامه دهخدا
بروسه . [ ب ُ س َ ] (اِخ ) شهری در مغرب شبه جزیره ٔ آسیای صغیر، در جنوب شرقی دریای مرمره ، که در اوایل دولت عثمانیان چندی پایتخت بوده است ، و بیش از یکصدهزار تن جمعیت دارد. در این شهر آبهای گرم معدنی موجود است و ابریشم سازی در آنجا رواج دارد. (از فره...
-
داود
لغتنامه دهخدا
داود. [ وو ] (اِخ ) از ترکمانان دشت قبچاق است . وی در زمان سلطان علاءالدین کیقبادبن فرامرز آخرین سلطان سلجوقی آسیای صغیر با ده هزار خانوار از توابع و لواحق از وطن بیرون شد و به راه کفه متوجه ولایت روم گردید و پس از چندی سلطان سلجوقی بر نواحی منزل او ...