کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بردسکن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بردسکن
لغتنامه دهخدا
بردسکن . [ ب َ دَ ک َ ] (اِخ ) قصبه ٔ مرکزی بخش در 40 هزارگزی شمال باختری کاشمر سر راه شوسه ٔ جدیدالاحداث سبزوار کاشمر واقعاست . 3434 تن سکنه و 15 باب دکان مختلف و ادرات دولتی : بخشداری ، ژاندارمری ، نماینده آمار، دفتر ازدواج و طلاق و پست دارد که در ...
-
بردسکن
لغتنامه دهخدا
بردسکن . [ ب َ دَ ک َ ] (اِخ ) نام یکی از بخشهای چهارگانه ٔ شهرستان کاشمر است که در شمال باختری کاشمر واقع از طرف شمال محدود است به بخش ششتمد و خارتوران و از جنوب به بخش بجستان . آبادیهائی که در قسمت شمال و خاوری واقع شده اند معتدل لیکن آبادیهائی که ...
-
جستوجو در متن
-
رسن
واژهنامه آزاد
از روستاهای شهرستان بردسکن خراسان رضوی
-
سیناب
واژهنامه آزاد
از روستاهای شهرستان بردسکن خراسان رضوی
-
بیجورد
واژهنامه آزاد
از روستاهای شهرستان بردسکن خراسان رضوی
-
آهوبم
واژهنامه آزاد
یکی از روستاهای شهرستان بردسکن خراسان رضوی
-
درونه
لغتنامه دهخدا
درونه . [ دُ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کنار شهر بخش بردسکن شهرستان کاشمر. واقع در 60هزارگزی جنوب باختری بردسکن و سر راه مالرو عمومی بردسکن به درونه با 628 تن سکنه . آب آن از رودخانه و راه آن اتومبیل رو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
طاهرآباد
لغتنامه دهخدا
طاهرآباد. [ هَِ ] (اِخ ) دهی از دهستان برکال بخش بردسکن شهرستان کاشمر، در 280هزارگزی جنوب خاوری بردسکن سر راه مالرو عمومی بردسکن . جلگه و گرمسیر است . 101 تن سکنه دارد. آب آن از قنات . محصول آنجا غلات و پنبه و زیره ٔ سبز و منداب . شغل اهالی زراعت و ر...
-
چناران
لغتنامه دهخدا
چناران . [ چ ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان کنارشهر بخش بردسکن شهرستان کاشمر که در 12 هزارگزی شمال خاوری بردسکن بر سر راه مالرو عمومی بردسکن به ریوش واقع است . جلگه ای است با هوای گرمسیری و10 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
حسن آباد
لغتنامه دهخدا
حسن آباد. [ ح َ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کنار شهر بخش بردسکن شهرستان کاشمر، در 30 هزارگزی شمال باختری بردسکن و یکهزارگزی شمال شوسه ٔ عمومی بردسکن . جلگه و گرمسیر است . 485 تن سکنه ٔ شیعه ٔ فارسی زبان دارد. آب آن از قنات و محصول آن غلات و انگور ...
-
هادی آباد
لغتنامه دهخدا
هادی آباد. (اِخ ) دهی است از دهستان کنارشهر بخش بردسکن شهرستان کاشمر که درده هزارگزی شمال باختری بردسکن بر سر راه مالرو عمومی بردسکن واقع شده است . جلگه و گرمسیر است . 21 تن سکنه دارد. بوسیله ٔ قنات آبیاری میشود. محصول عمده ٔ آن غلات ، انار و انجیر م...
-
اﷲآباد
لغتنامه دهخدا
اﷲآباد. [ اَل ْ لاه ] (اِخ ) دهی است از دهستان کنارشهر بخش بردسکن شهرستان کاشمر در 24 هزارگزی جنوب باختری بردسکن و 2 هزارگزی خاور مالرو عمومی بردسکن به نیگنان . جلگه و گرمسیراست . سکنه ٔ آن 31 تن شیعه ٔ فارسی زبانند. آب آن از قنات ، و محصول آن غلات و...
-
جلال آباد
لغتنامه دهخدا
جلال آباد. [ ج َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کنارشهر بخش بردسکن شهرستان کاشمر و در 18هزارگزی جنوب باختری بردسکن و سر راه مالرو عمومی بردسکن بریک چاه واقع است . موقع جغرافیایی آن جلگه و گرمسیری است . سکنه ٔ آن 556 تن . آب آن از قنات و محصول آن غلات ، پ...
-
شادیاب
لغتنامه دهخدا
شادیاب . [ شادْ ] (اِخ ) دیهی است از دهستان کاشمر، بخش بردسکن از شهرستان کاشمر، واقع در 24 هزارگزی جنوب باختری بردسکن و 2 هزارگزی جنوب مالرو عمومی نیگنان بردسکن . جلگه ای و آب و هوای آن معتدل ، سکنه ٔ آن 223 تن است . آب آن از قنات ، محصولات عمده ٔ آن...