کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
برداشت كرد از پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
برداشت كرد از
دیکشنری فارسی به عربی
استمدّ من
-
واژههای مشابه
-
survey signal
نشانک برداشت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] یک شیء یا عارضۀ طبیعی یا سازۀ مصنوع با موقعیت معلوم که بهوضوح و با سهولت قابل مشاهده باشد
-
survey geometry
هندسۀ برداشت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] ← هندسۀ میدانی
-
survey 1
برداشت 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] فرایند تعیین موقعیت و وسعت و منحنی تراز یک منطقه که معمولاً برای تهیۀ نقشه انجام میشود
-
electromagnetic surveying
برداشت الکترومغناطیسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] روشی برای بررسی بخشهای زیرسطحی زمین که در آن امواج الکترومغناطیسی ایجادشده در سطح به زیر زمین نفوذ میکنند و امواج جدیدی در تماس با کانسنگها پدید میآورند متـ . کاوش الکترومغناطیسی electromagnetic prospecting
-
lineal survey
برداشت امتدادی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] برداشتی که در یک امتداد مشخص انجام میشود
-
reflection survey,reflection shooting
برداشت بازتابی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] بهکارگیری روش لرزهنگاری بازتابی (seismic-reflection method) برای تهیۀ نقشۀ ساختار زمینشناختی و عارضههای چینهشناختی
-
long take, sequence-shot
برداشت بلند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] نمایی با مدتزمان طولانی که یک صحنۀ کامل و بیوقفه را فیلمبرداری میکند
-
photogrammetric survey
برداشت تصویرسنجشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] برداشتی که ازطریق تصویرسنجی انجام میشود متـ . برداشت تصویرسنجی
-
برداشت تصویرسنجی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] ← برداشت تصویرسنجشی
-
detailed survey
برداشت تفصیلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] برداشتی که در آن عوارض کوچک موجود در منطقه نیز در نظر گرفته میشود
-
borrow pit
برداشتچال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] گودالی که برای تهیۀ خاک یا گِل یا دیگر مصالح ساختمانی حفر میشده است
-
handpick
برداشت دستی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] برداشت محصول با دست
-
directional survey
برداشت راستایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] نوعی برداشت مقاومتویژه به روش قطبش القایی برای تعیین راستای جسم بیهنجار