کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
برداشتنی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
برداشتنی
لغتنامه دهخدا
برداشتنی . [ ب َ ت َ ] (ص لیاقت مرکب ) قابل برداشتن . درخور برداشتن . شایسته ٔ برداشتن . رجوع به برداشتن شود.
-
واژههای مشابه
-
تکینۀ برداشتنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] ← نقطۀ تکین برداشتنی
-
sustainable harvest surplus
مازاد پایدار برداشتنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] مـازاد قابلِبرداشتی که همهساله از منابع طبیعی بدون کاهش موجودی آن به دست میآید
-
removable singular point
نقطۀ تکین برداشتنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] نقطۀ تکین تنهایی که با تعریف مناسب تابع در آن نقطه، تابع تحلیلی شود متـ . تکینۀ برداشتنی
-
جستوجو در متن
-
removable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قابل جابجایی، برداشتنی، قابل رفع، رفع شدنی، برچیدنی، زدودنی
-
airframe
پیکر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] مجموعۀ هواگَرد بهعلاوۀ ارابۀ فرود، بهاستثنای موتور یا موتورها و سامانهها و تجهیزات و تسلیحات و اقلام برداشتنی
-
رها کردنی
لغتنامه دهخدا
رها کردنی . [ رَ ک َ دَ ] (ص لیاقت مرکب ) دست برداشتنی .شایسته ٔ رها کردن . قابل آزاد کردن . لایق یله کردن .
-
عُرْوَةِ
فرهنگ واژگان قرآن
دستاويز(دستگيره و يا به عبارت ديگر دستهاي است که با آن چيزي را گرفته و بلند ميکنند ، مانند دسته کوزه و دلو و دستگيره ظرفهاي مختلف ، البته گياههاي ريشهدار و نيز درختهائي را که برگ آنها نميريزد عروة مينامند ، و اين کلمه در اصل به معناي تعلق ميباشد و وق...