کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
برخاست پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
take off
برخاست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] برخاستن هواپیما از فرودگاه
-
برخاست
لغتنامه دهخدا
برخاست . [ ب َ ] (مص مرکب مرخم ، اِ مص مرکب ) مصدر مرکب مرخم است از برخاستن . قیام : هرکه را بر سماط بنشستی واجب آمد بخدمتش برخاست . سعدی .- نشست و برخاست ؛ نشست و خاست . مجالست .
-
برخاست
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: ârestâ طاری: ârossâ طامه ای: beland bobo طرقی: orsâ کشه ای: ârsâ نطنزی: ârossâ
-
برخاست
دیکشنری فارسی به عربی
انتفاضة , انهض , تاجيل
-
برخاست
واژهنامه آزاد
بلند شد
-
برخاست
واژهنامه آزاد
بلند شد.
-
واژههای مشابه
-
take-off distance
مسافت برخاست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] مسافتی که هواپیما از لحظۀ رها شدن ترمز تا عبور از فراز نقطۀ مرجع (reference zero) طی میکند
-
takeoff alternate/ take-off alternate
جانشین برخاست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] فرودگاه جانشینی که هواپیما اندکی پس از برخاست بنا به ضرورت در صورت عدم امکان بازگشت به فرودگاه خروجی در آن فرود میآید
-
aborted take-off
برخاست نافرجام
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] ناتمام ماندن روند پرواز در حین برخاست به دلیل احتمال بروز خطرات جدی برای هواگَرد
-
clearway
حریم برخاست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] منطقهای مستطیلشکل، عاری از موانع غیرمجاز، بر فراز خشکی یا آب، در حریم فرودگاه و در انتهای باند برخاست که بخشی از اوجگیری هواپیما تا ارتفاعی معین بر فراز آن انجام میشود
-
take-off run
طول برخاست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] مسافتی که هواپیما بر روی زمین یا آب، از نقطۀ شروع برخاست تا جدا شدن چرخها از روی باند، طی میکند
-
برخاست نامه
لغتنامه دهخدا
برخاست نامه . [ ب َ م َ / م ِ ] (اِ مرکب ) نامه ٔ دعوت .(ناظم الاطباء). || عزل نامه . (آنندراج ).
-
maximum take-off weight, MTOW
وزن بیشینۀ برخاست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] حداکثر وزن مجاز هواگَرد در هنگام برخاستن از روی باند پرواز
-
نشست و برخاست کردن
لغتنامه دهخدا
نشست و برخاست کردن . [ ن ِ ش َ ت ُ ب َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) معاشرت کردن . رفت و آمد داشتن . || هم نشینی کردن . مصاحبت . رجوع به نشست و برخاست شود.