کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
برحسب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
برطبق
واژگان مترادف و متضاد
برحسب، بروفق، مطابق، حسب
-
اللـه بختی
فرهنگ فارسی عمید
(قید) [عربی. فارسی] [عامیانه] 'allābaxtki تصادفی؛ برحسب تصادف و اتفاق.
-
sexual discrimination
تبعیض جنسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] تبعیضی که برحسب جنسیت افراد صورت میگیرد
-
differential form
صورت دیفرانسیلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] یک چندجملهای همگن برحسب چند دیفرانسیل
-
odometries
دیکشنری انگلیسی به فارسی
odometries، سنجش برحسب میل
-
odometry
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گشتاور، سنجش برحسب میل
-
علی الظاهر
فرهنگ فارسی عمید
(قید) [عربی] 'alazzāher بهظاهر؛ برحسب ظاهر.
-
طرد اللباب
فرهنگ فارسی عمید
(قید) [عربی] [قدیمی] tardanlelbāb برحسب موقع؛ بسته به پیشامد.
-
ظاهرا
فرهنگ فارسی عمید
(قید) [عربی] zāheran برحسب ظاهر؛ چنانکه به نظر میآید.
-
loading in turn
بارگیری بهنوبت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] بارگیری برحسب تقدم پهلوگیری
-
percental
دیکشنری انگلیسی به فارسی
درصد، برحسب درصد
-
دَسِّ برقِزا
لهجه و گویش بختیاری
dass-e bar-qezâ دست بر قضا، برحسب اتفاق.
-
body-mass index, Quetelet's index
نمایۀ تودۀ بدن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] شاخصی که از تقسیم وزن بدن برحسب کیلوگرم بر مجذور قد برحسب متر محاسبه میشود اختـ . نماتوب BMI
-
colony forming unit counting method
روش شمارش واحد پَرگَنهساز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] هریک از دو روش شمارش ریزاندامگانها که در آنها با توجه به نوع اندامگان، شمارش یا برحسب مقدار کل یاختهها یا برحسب یاختههای زنده صورت میگیرد
-
معمولاً
لغتنامه دهخدا
معمولاً. [ م َ لَن ْ ] (ع ق ) برحسب معمول . عادةً. بنا به عادت . برحسب تداول .