کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
برجستگی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
برجستگی
/barjeastegi/
معنی
برآمدگی؛ بالاآمدگی؛ بلندی.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. برآمدگی، تحدب
۲. بلندی
۳. امتیاز، برتری، تشخص، تمایز
۴. عمدگی، اهمیت
دیکشنری
eminence, illustriousness, jog, jut, knob, stardom, nobility, node, notability, noteworthiness, overhang, preeminence, prominence, protuberance, style
-
جستوجوی دقیق
-
برجستگی
واژگان مترادف و متضاد
۱. برآمدگی، تحدب ۲. بلندی ۳. امتیاز، برتری، تشخص، تمایز ۴. عمدگی، اهمیت
-
برجستگی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) barjeastegi برآمدگی؛ بالاآمدگی؛ بلندی.
-
برجستگی
لغتنامه دهخدا
برجستگی . [ ب َ ج َ ت َ / ت ِ ] (حامص مرکب ). برجسته بودن . (فرهنگ فارسی معین ). || جهندگی . (ناظم الاطباء). || (اِ) بلندی . (فرهنگ فارسی معین ).- برجستگی های بدن ؛ نقاطی از بدن که برجسته نماید مانند پستان . (فرهنگ فارسی معین ).|| طاول و بثره و جوشش...
-
برجستگی
دیکشنری فارسی به عربی
اشعر بالارتياح , انتفاخ , رييس
-
واژههای مشابه
-
دارای برجستگی
دیکشنری فارسی به عربی
متسيد
-
thenar eminence
برجستگی بزرگ کف دست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم تشریحی] برآمدگی گوشتی در ریشۀ انگشت شست
-
hypothenar eminence
برجستگی کوچک کف دست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم تشریحی] برآمدگی گوشتی در ریشۀ انگشت کوچک
-
جستوجو در متن
-
topgallant mast
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برجستگی بالا
-
پوز و برآمدگی
فرهنگ گنجواژه
برجستگی
-
حَدب و وَرب
فرهنگ گنجواژه
برجستگی.
-
zygomatic region, regio zygomatica
ناحیۀ گونه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم تشریحی] ناحیهای بر روی برجستگی استخوان گونه
-
buccal region, regio buccalis, cheek region
ناحیۀ لُپ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم تشریحی] ناحیهای از صورت در زیر برجستگی گونه
-
gluteal fold
چین سرین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم تشریحی] چینی در پایین برجستگی سرین