کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
برتاس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
برتاس
لغتنامه دهخدا
برتاس . [ ب َ ] (اِخ ) برطاس . نام ولایتی است از ترکستان و در آنجا پوستین خوب میباشد و آن از پوست روباه آنجاست در نهایت پاکیزگی و لطافت و آن پوستین را نیز برتاس میگویند.(آنندراج ) (برهان ). رجوع به برطاس شود : ای شیر فلک روبه برتاسی توجمشید ملک غلام ...
-
برتاس
لغتنامه دهخدا
برتاس . [ ب َ ] (اِخ ) نام شهری است در حدود روس . (برهان ) (ناظم الاطباء). رجوع به برطاس شود.
-
برتاس
لغتنامه دهخدا
برتاس . [ ب َ ] (اِخ ) نام یکی از مبارزان و دلیران . (برهان ).بقول نظامی در داستان اسکندر و روس نام پهلوانی بوده است . (آنندراج ) (انجمن آرا). رجوع به برطاس شود.
-
واژههای همآوا
-
برطاس
لغتنامه دهخدا
برطاس . [ ب َ / ب ُ ] (اِخ ) پرطاس . نام شهری است از ولایت ترکستان ، گویند روباه آنجا پوست خوب میدارد. (برهان ). یک قسمت از مملکت روس قدیم است . ناحیه ایست در ترکستان ، مشرق و جنوبش . (حاشیه ٔ دیوان نظامی ). غوز است و مغربش رود آتل و شمالش ناحیت بجنا...
-
جستوجو در متن
-
برتاسی
لغتنامه دهخدا
برتاسی . [ ب َ ] (ص نسبی ) برطاسی منسوب است به برتاس و آن ولایتی است از ترکستان .رجوع به برتاس شود. || نوعی از صوف است که از برتاس می آرند. (آنندراج ). پوستی که از برتاس آورند. (ناظم الاطباء).
-
برطاش
لغتنامه دهخدا
برطاش . [ ب ُ ] (اِخ ) برطاس . برتاس . (شرفنامه ٔ منیری ). رجوع به برطاس شود.