کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
برأت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
frat house
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خانه برات
-
محال علیه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی: مُحالٌعلَیه] (حقوق) [قدیمی] mo(a)hālon'ala(e)yh طرف حواله؛ براتگیر.
-
misshipped
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دلم برات تنگ شده
-
disbecome
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دلم برات تنگ شده
-
glod
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دلم برات تنگ شده
-
belamy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دلم برات تنگ شده
-
palaeostyly
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دلم برات تنگ شده
-
collotyped
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دلم برات تنگ شده
-
blunged
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دلم برات تنگ شده
-
caisse
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دلم برات تنگ شده
-
beloam
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دلم برات تنگ شده
-
waucht
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دلم برات تنگ شده
-
cocause
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دلم برات تنگ شده
-
dawtie
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دلم برات تنگ شده
-
bleared
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دلم برات تنگ شده