کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
براندی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
براندی
/berāndi/
معنی
نوعی نوشابۀ الکلی قوی که از تقطیر شراب یا تفالۀ انگور تهیه میشود.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
brandy
-
جستوجوی دقیق
-
براندی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [انگلیسی: brandy] berāndi نوعی نوشابۀ الکلی قوی که از تقطیر شراب یا تفالۀ انگور تهیه میشود.
-
براندی
فرهنگ فارسی معین
(بِ) [ انگ . ] (اِ.) نوعی مشروب انگلیسی .
-
واژههای مشابه
-
براندي
دیکشنری عربی به فارسی
کنياک , با کنياک مخلوط کردن
-
جستوجو در متن
-
brandyman
دیکشنری انگلیسی به فارسی
براندی
-
با کنیاک مخلوط کردن
دیکشنری فارسی به عربی
براندي
-
brandy nose
دیکشنری انگلیسی به فارسی
براندی بینی
-
کنیاک
دیکشنری فارسی به عربی
براندي , کونياک
-
brandy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
براندی، کنیاک، عرق
-
brandies
دیکشنری انگلیسی به فارسی
براندی، کنیاک، عرق
-
Briticism
دیکشنری انگلیسی به فارسی
براندی، اصطلاحات خاص انگلیس
-
کوکتل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: cocktail] koktel ۱. نوعی سوسیس کوچک.۲. مخلوطی از نوشابههای مختلف بهویژه جین، ویسکی، و براندی.
-
براندن
لغتنامه دهخدا
براندن . [ ب ُ دَ ] (مص ) برانیدن . گاهی بجای بریدن استعمال میشود: دستت را براندی . (یادداشت مؤلف ).
-
نگون افکندن
لغتنامه دهخدا
نگون افکندن . [ ن ِ اَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) نگون فکندن . به خاک افکندن . فرودافکندن . بر زمین انداختن : به یک زخم ده سر فکندی نگون زمین کرده از تیغ دریای خون . فردوسی .به هر حمله خیلی فکندی نگون به هر زخم جوئی براندی ز خون . اسدی .به ده سالگی شد ز مرد...