کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
برافزودن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
برافزودن
لغتنامه دهخدا
برافزودن . [ ب َ اَ دَ ] (مص مرکب ) افزودن . زیاد کردن . افزایش دادن . افزون ساختن . افزونی دادن : تو بر خویشتن برمیفزای رنج که ما خود گشائیم درهای گنج . دقیقی .رجوع به افزودن شود.
-
جستوجو در متن
-
برفزودن
لغتنامه دهخدا
برفزودن . [ ب َ ف ُ دَ ] (مص مرکب ) برافزودن . افزایش دادن . اضافه کردن : هر آنکس که او تاج شاهی ربودبر آن تخت چیزی همی برفزود. فردوسی .از ایرج دل ما همی تیره بودبر اندیشه اندیشه ها برفزود. فردوسی .همان نیز زایرانیان هرکه بودبر اندازه شان پایگه برفزو...
-
آرا
لغتنامه دهخدا
آرا. (نف مرخم ) مخفف آراینده ، چنانکه در: انجمن آرا، بت آرا، بزم آرا، بهارآرا، پیکرآرا، جهان آرا، چمن آرا، خاطرآرا، خانه آرا، خودآرا، دست آرا، دل آرا، رزم آرا، سپاه آرا، سخن آرا، صدرآرا، صف آرا، عالم آرا، عروس آرا، کشورآرا، لشکرآرا، مجلس آرا، معرکه آ...
-
رکو
لغتنامه دهخدا
رکو. [ رَک ْوْ ] (ع مص ) چاه کندن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). زمین کندن . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || به صلاح آوردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). اصلاح کردن کار. (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). || آرام کردن به جایی . (منتهی الارب ) (آنن...