کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
براعت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
براعت
/barā'at/
معنی
۱. شیوایی و فصاحت در کلام.
۲. برتری یافتن در علم و فضل یا کمال و جمال.
〈 براعت استهلال: (ادبی) در بدیع، آوردن کلمات و عباراتی در دیباچۀ کتاب یا مطلع قصیده که دلالت بر موضوع کتاب یا قصیده میکند و خواننده به محض خواندن آن کلمات متوجه میشود که نویسنده یا شاعر در چه موضوعی بحث میکند.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. بزرگواری
۲. برتری، تفوق
۳. فضیلت، کمال
۴. بلاغت، فصاحت، شیوایی
۵. برهمگان تفوق یافتن، بهکمال رسیدن، فضیلت یافتن، کمال یافتن
۶. غالب آمدن
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
براعت
واژگان مترادف و متضاد
۱. بزرگواری ۲. برتری، تفوق ۳. فضیلت، کمال ۴. بلاغت، فصاحت، شیوایی ۵. برهمگان تفوق یافتن، بهکمال رسیدن، فضیلت یافتن، کمال یافتن ۶. غالب آمدن
-
براعت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: براعة] [قدیمی] barā'at ۱. شیوایی و فصاحت در کلام.۲. برتری یافتن در علم و فضل یا کمال و جمال.〈 براعت استهلال: (ادبی) در بدیع، آوردن کلمات و عباراتی در دیباچۀ کتاب یا مطلع قصیده که دلالت بر موضوع کتاب یا قصیده میکند و خوانند...
-
براعت
فرهنگ فارسی معین
(بَ عَ) [ ع . براعة ] (مص ل .) = برائت : 1 - برتری و کمال از حیث زیبایی و دانش . 2 - پاک شدن از عیب و تهمت . 3 - خلاص شدن از وام و دین .
-
براعت
لغتنامه دهخدا
براعت . [ ب َ ع َ ] (ع مص ) بُروع . (منتهی الارب ). تمام شدن در فضل و درگذشتن از اصحاب در دانش و مانند آن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). فضیلت و کامل شدن در فضل و هنر. (غیاث اللغات ). || غالب آمدن : برع صاحبه ؛ غالب آمد بر صاحب خویش . (منتهی الا...
-
واژههای مشابه
-
براعت استهلال
فرهنگ فارسی معین
( ~ِ اِ تِ) [ ع . ] (اِمر.)آن است که شاعر یا نویسنده در ابتدای شعر یا نوشتة خود، عباراتی را بیآورد که خواننده از همان آغاز دریابد که با چه نوعی از نوشته یا شعری سر و کار دارد.
-
واژههای همآوا
-
برائت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: براءة، جمع: براءات] barā'at ۱. پاک بودن از عیب و تهمت.۲. تنفر.۳. تبرئه.۴. (اسم) توبه.
-
برائت
فرهنگ فارسی معین
(بَ ئَ) [ ع . براءة ] 1 - (مص ل .)پاک شدن از عیب و تهمت ، تبرئه شدن . 2 - خلاص شدن از قرض و دین ، رها شدن . 3 - ( اِ.) اجازه . 4 - حواله . 5 - (اِمص .) رهایی ، خلاصی . 6 - بیزاری ، دوری . 7 - پاکی .
-
براءة
لغتنامه دهخدا
براءة. [ ب َ ءَ ] (اِخ ) (سنة...) نام سال نهم از هجرت بزمان رسول صلی اللّ̍ه علیه وآله .
-
براءة
لغتنامه دهخدا
براءة. [ ب َ ءَ ] (اِخ ) (سوره ٔ...) همان سوره ٔ توبه است و آن سوره ٔ نهم از قرآن کریم است ، میان انفال و یونس . و بسم اﷲ الرحمن الرحیم در آغاز آن نیست .
-
براءة
لغتنامه دهخدا
براءة. [ ب َ ءَ ] (ع اِمص ) رجوع به برأت شود.
-
براءة
لغتنامه دهخدا
براءة. [ ب ُ رَ ءَ ] (ع اِ) کازه ٔ صیادان . ج ، بُرَء. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
-
برائت
لغتنامه دهخدا
برائت . [ ب َ ءَ ] (ع اِ مص ) برأت . رجوع به برأت شود.- برائت ذمه ؛ پاکی ذمه از وام و قرض . وارهیدگی ذمه از وام و دین . (ناظم الاطباء).
-
براعة
لغتنامه دهخدا
براعة. [ ب َ ع َ ] (ع مص ) تمام شدن در فضل و درگذشتن از اصحاب در دانش و مانند آن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به براعت شود.