کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
براشفتگی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
براشفتگی
دیکشنری فارسی به عربی
غضب
-
واژههای مشابه
-
برآشفتگی
واژگان مترادف و متضاد
۱. تغیر، خشم، عصبانیت، غضب ≠ سکینه ۲. پریشانی ≠ آرامش
-
واژههای همآوا
-
برآشفتگی
واژگان مترادف و متضاد
۱. تغیر، خشم، عصبانیت، غضب ≠ سکینه ۲. پریشانی ≠ آرامش
-
جستوجو در متن
-
خشم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: hešm, ēšm] xašm عصبانیت؛ غضب؛ برآشفتگی.
-
excitations
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تحریک، هیجان، برانگیختن، غلیان، القاء، براشفتگی، برافروختگی، انفعال
-
excitation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تحریک، هیجان، برانگیختن، غلیان، القاء، براشفتگی، برافروختگی، انفعال
-
خشم
واژگان مترادف و متضاد
برآشفتگی، برافروختگی، تاو، تغیر، تندخویی، سخط، طیره، عصبانیت، عصبیت، غضب، غیظ، قهر ≠ مهر
-
غضب
واژگان مترادف و متضاد
برآشفتگی، برافروختگی، تندمزاجی، تندی، تیزی، خشم، خشمگین، خشمناکی، سخط، عتاب، عصبانیت، غیظ، قهر، هیجان
-
ناراحتی
لغتنامه دهخدا
ناراحتی . [ ح َ ] (حامص مرکب ) راحت نبودن . راحت نداشتن . در زحمت بودن . عدم آرامش و آسایش .به زحمت افتادن . || خشمگینی . برآشفتگی .
-
اشقاقور
لغتنامه دهخدا
اشقاقور. [ اِ ] (ع اِ) خشم . برآشفتگی خوی بد. (دزی ج 1 ص 25).
-
anger
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خشم، عصبانیت، غضب، غیظ، براشفتگی، ستیز، برافروختگی، خلم، خشمگین کردن، غضبناک کردن، خونکسی را بجوش اوردن، خشمناک کردن، ژکیدن
-
خشمگینی
لغتنامه دهخدا
خشمگینی . [ خ َ ] (حامص مرکب ) عصبانیت . غضبناکی . برآشفتگی . (یادداشت بخط مؤلف ). هضیمه . وَبَد، غَضِب . (منتهی الارب ). غضب آلودگی . (ناظم الاطباء).