کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
برازق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
برازق
لغتنامه دهخدا
برازق . [ ب َ زِ ] (ع اِ) برازیق . (منتهی الارب ). گروه ها. رجوع به برازیق شود.
-
برازق
لغتنامه دهخدا
برازق . [ ب ُ؟ ] (اِخ )دهی از دهستان زمج بخش ششتمد شهرستان سبزوار است که 818 تن سکنه دارد. (از فرهنگجغرافیایی ایران ج 9).
-
جستوجو در متن
-
برازیق
لغتنامه دهخدا
برازیق . [ ب َ ] (ع اِ) برازق . ج ِ برزیق . گروههای مردم . || سواران یا گروههای اسبان بدون سواران . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || راههای گرد راه بزرگ . (منتهی الارب ). رجوع به برازق شود.
-
برزیق
لغتنامه دهخدا
برزیق . [ ب ِ ] (معرب ، اِ) گروه مردم . (منتهی الارب ) (آنندراج ). جماعت . سوار. سواران . (المعرب ). ج ،برازیق . (آنندراج ) (منتهی الارب ). و این فارسی معرب است . ج ، برازق . و رجوع به المعرب جوالیقی ص 55 شود.
-
قرن
لغتنامه دهخدا
قرن . [ ق َ رَ ] (اِخ ) (یوم الَ ...) کوهی است که در آن جنگی میان خثعم و بنی عامر بوده و بنی عامر پیروزی یافته . (مجمع الامثال میدانی ). کوهی است معروف که یوم بنی قرن در آن بوده است ، عبداﷲبن قیس گوید : طعن الامیر بأحسن الخلق و غدوا بلبک مطلع الشرق ...