کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
برادری کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
برادری کردن
لغتنامه دهخدا
برادری کردن . [ ب َ دَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) همچون برادر با دیگری رفتار کردن . اخوت نمودن . (فرهنگ فارسی معین ). اخوت کردن و محبت اخوت با کسی معمول داشتن . (از ناظم الاطباء). || به مساوات عمل کردن . (فرهنگ فارسی معین ).
-
برادری کردن
دیکشنری فارسی به عربی
تآخ
-
واژههای مشابه
-
برادری دادن
دیکشنری فارسی به عربی
تآخ
-
خوار برادری
لهجه و گویش تهرانی
خواهر برادری: به چشم خار برادری=با دید شرعی و غیر حیز
-
برادری و برابری
فرهنگ گنجواژه
مساوات
-
جستوجو در متن
-
مواخات
واژگان مترادف و متضاد
۱. اخوت، برابری، برادری، مواخات ۲. برادری کردن، دوستی کردن
-
تآخ
دیکشنری عربی به فارسی
دوست بودن , برادري کردن , متفق ساختن , برادري دادن
-
fraternize
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برادرانه، دوست بودن، برادری کردن، متفق ساختن، برادری دادن
-
fraternizing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برادرانه، دوست بودن، برادری کردن، متفق ساختن، برادری دادن
-
fraternizes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برادرانه، دوست بودن، برادری کردن، متفق ساختن، برادری دادن
-
fraternized
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برادرانه، دوست بودن، برادری کردن، متفق ساختن، برادری دادن
-
fraternization
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برادرانه، برادری، اخوت، دوستی کردن
-
اخاء
لغتنامه دهخدا
اخاء. [ اِ ] (ع مص ) مؤاخاة. اخاوت . اخوّت . وِخاء. برادری . برادری کردن با کسی . با هم برادری گرفتن . || دوست گردیدن .