کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
برآوردگر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
estimator
برآوردگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار، ریاضی] تابعی از مشاهدات آماری که بهعنوان تقریبزنندۀ پارامتر یک توزیع به کار میرود
-
واژههای مشابه
-
biased estimator
برآوردگر اریب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار، ریاضی] برآوردگری که امید ریاضی آن برابر با مقدار پارامتر مورد برآورد نیست
-
admissible estimator
برآوردگر پذیرفتنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار، ریاضی] برآوردگری که نتوان برآوردگری بهتر از آن، به معنای داشتن مخاطرۀ کمتری به ازای همۀ مقادیر پارامتر، پیدا کرد
-
linear estimator
برآوردگر خطی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار، ریاضی] برآوردگری که تابعی خطی از مشاهدات نمونه است
-
consistent estimator
برآوردگر سازگار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار، ریاضی] برآوردگری که وقتی اندازۀ نمونه به بینهایت میل کند، در احتمال، به پارامتر مورد برآورد بگراید
-
efficient estimator
برآوردگر کارا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار، ریاضی] برآوردگری که واریانس آن کمترین مقدار است
-
unbiased estimator
برآوردگر نااریب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار، ریاضی] برآوردگری که امید ریاضی آن به ازای همۀ مقادیر پارامتر برابر با پارامتر برآوردنی باشد
-
inefficient estimator
برآوردگر ناکارا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار، ریاضی] برآوردگری که واریانس آن بزرگتر از واریانس کمینۀ ممکن باشد
-
regression estimator
برآوردگر وایازشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار، ریاضی] برآوردگری که مقدار یک متغیر وابسته را به ازای مقدار معلوم متغیرهای پیشگو بهکمک رابطۀ وایازشی برآورد میکند
-
asymptotic efficient estimator
برآوردگر کارای مجانبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار، ریاضی] برآوردگری که وقتی تعداد نمونه به بینهایت بگراید، به برآوردگری کارا تبدیل شود
-
asymptotically unbiased estimator
برآوردگر مجانبی نااریب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار، ریاضی] برآوردگری که وقتی تعداد نمونه به بینهایت بگراید، به یک برآوردگر نااریب تبدیل شود
-
change point estimator
برآوردگر نقطۀ تغییر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار] برآوردگر مکان تغییر مدل آماری
-
جستوجو در متن
-
estimator
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برآوردگر