کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
برآهختن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
برآهختن
/bar[']āhextan/
معنی
= آهختن
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
برآهختن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر متعدی) [قدیمی] bar[']āhextan = آهختن
-
برآهختن
لغتنامه دهخدا
برآهختن . [ ب َ هَِ ت َ ] (مص مرکب ) مخفف برآهیختن . برکشیدن باشد مطلقا. (برهان ) (آنندراج ). آختن : برآهخت پس تیغ تیز از نیام بغرید چون شیر و برگفت نام . فردوسی .چون برآهختی ز تن شرم ای پسریافتی دیبا و اسب و اوستام . ناصرخسرو.بفکن سپر چو تیغ برآهخت ...