کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بذله پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
بذله
/bazle/
معنی
سخن نغز و فرحآور؛ لطیفه؛ شوخی.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. جوک، شوخی، طیبت، لطیفه، مزاح، مطایبه، هزل
۲. لباس کار ≠ جد
دیکشنری
gag, jest, mots, one-liner, pleasantry, quip, witticism
-
جستوجوی دقیق
-
بذله
واژگان مترادف و متضاد
۱. جوک، شوخی، طیبت، لطیفه، مزاح، مطایبه، هزل ۲. لباس کار ≠ جد
-
بذله
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مٲخوذ از عربی؟] ‹بزله› bazle سخن نغز و فرحآور؛ لطیفه؛ شوخی.
-
بذله
فرهنگ فارسی معین
(بَ لِ) ( اِ.) شوخی ، لطیفه .
-
بذله
لغتنامه دهخدا
بذله . [ ب َ ل َ / ل ِ ] (اِ) سخن مرغوب . (برهان قاطع) (انجمن آرا) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء) . سخن خوش و مرغوب و لطیفه . (از غیاث اللغات ). مطایبه و لطیفه . (ناظم الاطباء).شوخی . هزل . لطیفه . (فرهنگ فارسی معین ) : هر خاکپایش قبله ای هر آبدستش دجل...
-
بذله
لغتنامه دهخدا
بذله . [ ب ِ ل َ/ ل ِ ] (از ع ، اِ) جامه ٔ بادروزه . (ناظم الاطباء).- بذله پوش ؛ کسی که جامه ٔ بادروزه پوشیده . (ناظم الاطباء). بادروزه پوش . کهنه پوش . مبتذل . (یادداشت مؤلف ). و رجوع به ماده ٔ بعد شود.
-
بذله
دیکشنری فارسی به عربی
دعابة , مناورة , نکتة
-
واژههای مشابه
-
بذلة
لغتنامه دهخدا
بذلة. [ ب ِ ل َ ] (ع اِ) جامه ٔ بادروزه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (مهذب الاسماء). لباسی که هرروزه پوشند. (از اقرب الموارد). ج ، بِذَل . (مهذب الاسماء).
-
بذله گو
فرهنگ واژههای سره
شوخ
-
بذله گو
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [مٲخوذ از عربی؟. فارسی] ‹بذلهگوی› bazlegu آنکه سخن نغز و فرحآور میگوید؛ لطیفهگو.
-
بذله گوی
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ فا. ] (اِفا.)آدم شوخ ، خوش - محضر.
-
بذله گو
دیکشنری فارسی به عربی
ذکي , غشاش , فکاهي , مرح , نکات
-
بذله گویی
دیکشنری فارسی به عربی
دعابة
-
شوخی و بذله
فرهنگ گنجواژه
شوخی.
-
شوخی و بذله
لهجه و گویش تهرانی
خوش مزگی