کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بذء پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بذء
لغتنامه دهخدا
بذء. [ ب َذْءْ ] (ع مص ) ناخوش دیدن حال کسی را و کراهیت داشتن از آن . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از آنندراج ) (از اقرب الموارد). || حقیر پنداشتن کسی را. (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از آنندراج ). || نکوهیدن . (منتهی الارب ) (ناظم ال...
-
واژههای همآوا
-
بضع
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ بضعَة] [قدیمی] bez' = بضعه
-
بضع
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی] boz' ۱. جماع.۲. فرج.۳. کابین.۴. طلاق.۵. عقد نکاح.
-
بضع
فرهنگ فارسی معین
(بِ) [ ع . ] ( اِ.) 1 - از سه تا ده ، چند، اند. 2 - پاره ای از شب .
-
بضع
لغتنامه دهخدا
بضع. [ ب َ ] (اِخ ) موضعی است بساحل دریای یمن یا جزیره ای است در آن . (منتهی الارب ).
-
بضع
لغتنامه دهخدا
بضع. [ ب َ ] (ع اِ) ج ِ بَضعَة و بِضْعَة. (ناظم الاطباء)(منتهی الارب ). رجوع به این کلمات در جای خود شود.
-
بضع
لغتنامه دهخدا
بضع. [ ب َ ] (ع مص ) بریدن چیزی . (ناظم الاطباء). بریدن . (منتهی الارب ). قطع کردن چیزی . (از اقرب الموارد). || شکافتن .زخم . (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). شکافتن جراحت . (تاج المصادر بیهقی ). || پاره پاره کردن گوشت . (ن...
-
بضع
لغتنامه دهخدا
بضع. [ ب َ / ب ِ ] (ع اِ) پاره ای از شب . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || پاره ای از عدد و هو مابین الثلث الی التسع او الی الخمس او مابین الواحد الی الاربعة او من اربع الی تسع او هو سبع و اذا جاوزت لفظ العشر ذهب البضع ل...
-
بضع
لغتنامه دهخدا
بضع. [ ب َ /ب ِ ] (ع اِ) ج ِ بَضعَة یا بِضْعَة. (ناظم الاطباء).
-
بضع
لغتنامه دهخدا
بضع. [ ب َ ض َ ](ع اِ) ج ِ باضع. (منتهی الارب ). رجوع به باضع شود.
-
بضع
لغتنامه دهخدا
بضع. [ ب ُ ] (اِخ ) نام موضعی . (از منتهی الارب ) (آنندراج ).
-
بضع
لغتنامه دهخدا
بضع. [ ب ُ ] (ع اِ) جماع . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (مؤید الفضلاء). جماع با قبل زن . (فرهنگ نظام ). آرامش با. مواقعه . جمع. مجامعت . جفت گیری . مباشرت . هم خوابگی .مقاربت . نزدیکی . وقاع . || فرج . (ناظم الاطباء). فرج زن . ج ، ابضاع . (مهذب الا...
-
بظا
لغتنامه دهخدا
بظا. [ ب ُ ] (ع اِ) گوشت پاره های برهم نشسته . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
-
بذع
لغتنامه دهخدا
بذع . [ ب َ ] (ع مص ) ترسانیدن . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از آنندراج ) (از اقرب الموارد). || تراویدن آب . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از ذیل اقرب الموارد). || (اِ) آب تراویده از سبو. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از ذ...