کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بدنشان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
بدنشان
/badnešān/
معنی
۱. دارای صفات بد.
۲. بداصل.
۳. بدکار.
۴. فرومایه.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
بدنشان
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] badnešān ۱. دارای صفات بد.۲. بداصل.۳. بدکار.۴. فرومایه.
-
بدنشان
لغتنامه دهخدا
بدنشان . [ ب َ ن ِ ] (ص مرکب ) بدکار. دارای عیب . (از ولف ). بدکار و پست . (ناظم الاطباء). بدصفت . (یادداشت مؤلف ) : نباید که آن ریمن بدنشان زند رای با نامور سرکشان . فردوسی .بد که گوید زو مگر بدنیتی بدخصال و بدفعال و بدنشان . فرخی .شیعت مایندری ای ...
-
جستوجو در متن
-
Passeriformes
گنجشکسانان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم جانوری] پرندگانی کوچک که بالهای آنها در مقایسه با بدنشان بزرگ است
-
feminist therapist
رواندرمانگر فمینیست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مطالعات زنان] کسی که تجربۀ زنان را دربارۀ تأثیر سوءاستفادۀ جنسی بر تغذیه و بدنشان بررسی میکند
-
دختندر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] doxtandar =دختراندر: ◻︎ شیعت مارندری ای بدنشان / شاید اگر دشمن دختندری (ناصرخسرو: ۵۵).
-
سخت پوستان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) saxtpustān ردۀ بزرگی از بندپایان که روی پوست بدنشان با پوستۀ سخت پوشیده شده، مانند خرچنگ.
-
جَوَارِحِ
فرهنگ واژگان قرآن
حیواناتی که غذای خود را از راه شکار فراهم می کنند و بدنشان مجهز به ابزار شکار است(جمع جارحة)
-
پرندگان
فرهنگ فارسی معین
(پَ رَ دِ) (اِ.) جِ پرنده ؛ ردة بزرگی از شاخة ذی فقاران که خون گرمند و بدنشان دارای حرارت ثابتی است و اندام های جلو آن ها به علت پرواز در هوا به صورت بال درآمده و بدنشان نیز پوشیده از پر می باشد، طیور.
-
Aves
پرندگان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم جانوری] جانوران مهرهداری که همگی ازطریق تخمگذاری زادآوری میکنند و بدنشان با پر پوشیده شده و اندامهای جلوی آنها تبدیل به بال شده است
-
Icteridae
سیاهپرهایان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم جانوری] تیرهای از راستۀ گنجشکسانان که بخش اعظم بدنشان پرهای سیاه با جلای فلزی دارد
-
خارپوستان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) xārpustān گروهی از جانوران بیمهرۀ دریایی که بدنشان از پوست آهکی و خارهای بسیار پوشیده شده، مانندِ ستارۀ دریایی و توتیا.
-
روزن داران
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [جمعِ روزندار] (زیستشناسی) ro[w]zandārān جانوران ریز تکسلولی که بدنشان از پوست سخت سوراخدار پوشیده شده؛ فرامینیفرها.
-
هشت پایان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) haštpāyān دستهای از جانوران دریایی که در اطراف سر آنها هشت بازو وجود دارد و بدنشان گرد است، مانند هشتپا یا اختابوس.
-
Pandion haliatus
عقاب ماهیگیر دریایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم جانوری] تیرهای از گونۀ عقابماهیگیریان و راستۀ شاهینسانان که سطح بالایی بدنشان قهوهای و پاها و قفسه سینهشان سفید است و یک طوق خالدار دارد