کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بدسرشت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
بدسرشت
/badserešt/
معنی
بدذات؛ بدطینت؛ بدجنس؛ بداصل؛ بدنهاد.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
بدذات، بدسگال، بدنفس، بدنهاد، پستفطرت، فرومایه، ناخلف، بدجنس ≠ نیکنفس، نیکنهاد
دیکشنری
diabolic, ill-natured, immoral, iniquitous, maleficent, malicious, malignant, wicked
-
جستوجوی دقیق
-
بدسرشت
واژگان مترادف و متضاد
بدذات، بدسگال، بدنفس، بدنهاد، پستفطرت، فرومایه، ناخلف، بدجنس ≠ نیکنفس، نیکنهاد
-
بدسرشت
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] badserešt بدذات؛ بدطینت؛ بدجنس؛ بداصل؛ بدنهاد.
-
جستوجو در متن
-
بدمنش
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] badmaneš بدخو؛ بدسرشت.
-
بدطینت
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فارسی. عربی، مقابلِ خوشطینت] badtinat بدسرشت؛ بدنهاد.
-
بدنفس
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فارسی. عربی، مقابلِ نیکنفس] [قدیمی] badnafs بدنهاد؛ بدسرشت؛ بدطینت.
-
بدذات
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فارسی. عربی] badzāt بداصل؛ بدگوهر؛ بدسرشت.
-
بدسرشتی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [قدیمی] badserešti بدنهادی؛ بدذاتی؛ بدسرشت بودن.
-
ناجنس
فرهنگ فارسی معین
(ج ) (ص .) بدسرشت ، بدذات .
-
بدرگ
واژگان مترادف و متضاد
بدذات، بدجنس، بداصل، بدسرشت، بدطینت
-
نیکوسرشت
واژگان مترادف و متضاد
خوشباطن، نیکخواه، نیکسرشت، نیکونهاد ≠ بدسرشت
-
بدگوهر
فرهنگ فارسی معین
( ~. گُ هَ)(ص مر.) بدنژاد. بدسرشت .
-
نامردم
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی، مجاز] nāmardom ناکس؛ فرومایه؛ بدسرشت؛ پستفطرت.
-
خوبسرشت
واژگان مترادف و متضاد
پاکطینت، نیکنهاد، خوبنهاد، نیکسرشت ≠ بدسرشت، بدنهاد
-
بدآغاز
واژگان مترادف و متضاد
بداصل، بدذات، بدسرشت، بدنهاد ≠ نیکسرشت، نیکنهاد