کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بدریختی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
بدریختی
/badrixti/
معنی
بدریخت بودن.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
deformation, deformity, malformation, shapelessness
-
جستوجوی دقیق
-
بدریختی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) badrixti بدریخت بودن.
-
جستوجو در متن
-
malformations
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ناهنجاری ها، بدشکلی، بدریختی، نقص خلقتی، نا هنجاری
-
malformation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ناهنجاری، بدشکلی، بدریختی، نقص خلقتی، نا هنجاری
-
بی نمکی
لغتنامه دهخدا
بی نمکی . [ ن َ م َ ](حامص مرکب ) حالت و چگونگی بی نمک . فاقد نمک بودن .- امثال : نه به آن شوری شوری نه به این بی نمکی . || بی مزگی . ویری . (یادداشت مؤلف ). بی مزگی . (ناظم الاطباء). شیتی . بی مزه بودن . || کنایه از بی لطفی شکل یا حرکات شخص . مقا...