کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بدرقه کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
بدرقه کردن
مترادف و متضاد
همراهی کردن، مشایعت کردن ≠ استقبال کردن
دیکشنری
convoy, escort
-
جستوجوی دقیق
-
بدرقه کردن
واژگان مترادف و متضاد
همراهی کردن، مشایعت کردن ≠ استقبال کردن
-
بدرقه کردن
دیکشنری فارسی به عربی
قافلة
-
واژههای مشابه
-
بَدَرْقَه
لهجه و گویش بختیاری
badarqa بدرقه.
-
hail of dead cats
بدرقۀ شر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] ابراز خشنودی عمومی و توأم با انتقاد در پی خروج یک سیاستمدار نامحبوب از صحنۀ سیاست
-
آستر بدرقه
فرهنگ فارسی معین
( ~. بَ رَ قِ) (اِمر.) پارچه یا کاغذی که از یک سو به جلد و از سوی دیگر به نخستین صفحة کتاب و مانند آن می چسبد.
-
بی بدرقه
واژهنامه آزاد
بدون همراهی
-
پیشواز و بدرقه
فرهنگ گنجواژه
استقبال و بدرقه، مهمانداری.
-
قدم و نظر و بدرقه
فرهنگ گنجواژه
بدرقه.
-
مشروبی که بدرقه نوشابه ای باشد
دیکشنری فارسی به عربی
مطارد
-
جستوجو در متن
-
مشایعت کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. همراهی کردن، بدرقه کردن ۲. تشییع کردن
-
قافلة
دیکشنری عربی به فارسی
کاروان , قافله , بدرقه , همراه رفتن , بدرقه کردن
-
convoy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کاروان، قافله، بدرقه، همراه رفتن، بدرقه کردن
-
convoyed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
متخلخل، همراه رفتن، بدرقه کردن