کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بدبینی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
بدبینی
/badbini/
معنی
بدگمانی؛ بدبین بودن.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
بدگمانی، بددلی، شکاکی ≠ خوشبینی، خوشگمانی
دیکشنری
cynicism, pessimism
-
جستوجوی دقیق
-
بدبینی
واژگان مترادف و متضاد
بدگمانی، بددلی، شکاکی ≠ خوشبینی، خوشگمانی
-
بدبینی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [مقابلِ خوشبینی] [مجاز] badbini بدگمانی؛ بدبین بودن.
-
pessimism
بدبینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] نگرشی که برحسب آن روند امور رو به تباهی است و آرزوهای آدمی برآورده نمیشود
-
بدبینی
لغتنامه دهخدا
بدبینی . [ ب َ ] (حامص مرکب ) عمل بدبین . ببدگمانی نگریستن در امری یا در همه ٔ امور.- بدبینی کردن ؛ به دیده ٔ سؤظن در امور نگریستن . عیب جویی کردن : مکن هیچ بدبینی از دیگران وگر نیک بینی تو خو کن برآن . (گرشاسب نامه ).|| در اصطلاح فلسفه ، اعتقاد به...
-
بدبینی
دیکشنری فارسی به عربی
تشاوم
-
واژههای مشابه
-
فلسفه بدبینی
دیکشنری فارسی به عربی
تشاوم
-
ابراز بدبینی کرد
دیکشنری فارسی به عربی
أعرب عن تشاؤمه
-
وابسته به بدبینی
دیکشنری فارسی به عربی
متشائم
-
بدبینی و بدذاتی
فرهنگ گنجواژه
پستی و تنگ نظری.
-
ایجا جوّ بدبینی بر ضدّ
دیکشنری فارسی به عربی
إثارة الأجواءِ ضِدَّ
-
جستوجو در متن
-
تشاوم
دیکشنری عربی به فارسی
بدبيني , صفت بد , بدي مطلق , فلسفه بدبيني
-
pessimism
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بدبینی، صفت بد، بدی مطلق، فلسفه بدبینی
-
palliatively
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بدبینی