کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بدبر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بدبر
لغتنامه دهخدا
بدبر. [ ب َ ب َ ](ص مرکب ) بدخیال . بددل . بدنهاد. (ناظم الاطباء). || درختی که میوه ٔ بد آورد. (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
اقعاء
لغتنامه دهخدا
اقعاء. [ اِ ] (ع مص ) تکیه زدن بر چیزی که پس پشت بود. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || سپسایگی برگردانیدن اسب را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). || بر کون نشستن سگ . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). بدبر نشستن سگ . (منتهی الارب ) (آنندراج )...