کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بخوی لنگر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
anchor shackle
بخوی لنگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] بخویی که زنجیر را به حلقۀ لنگر متصل میکند
-
واژههای مشابه
-
buoy shackle
بخوی شناوه، بخوی بویه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] ← بخوی مهار
-
بخوی بویه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] ← بخوی مهار
-
mooring shackle
بخوی مهار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] هرزگردی که در مهار کشتی برای بخو کردن دو زنجیر و جلوگیری از به هم پیچیدن آنها به کار میرود متـ . بخوی شناوه، بخوی بویه buoy shackle
-
جستوجو در متن
-
anchor bell
زنگ لنگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] زنگی در قسمت جلوی شناور که در هنگامی به صدا درمیآید که برحسب قوانین راهبردی "پرهیز از تصادم" بخواهند مِهگرفتگی یا تعداد بخوی به آب دادهشده را به پُل فرماندهی اعلام کنند
-
غرق
لغتنامه دهخدا
غرق . [ غ َ ] (ع مص ) مأخوذ از غَرَق ، به معنی در آب فرورفتن . آب از سر گذشتن . فارسیان غرق به سکون ثانی به معنی در آب فرورفتن استعمال می کنند و در بعضی جاها قید از سر تا قدم نیز کرده اند.(از آنندراج ). مشهور و مستعمل به سکون راء است . (غیاث اللغات ...