کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بخشایشگر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
بخشایشگر
/baxšāyešgar/
معنی
بخشاینده؛ عفوکننده.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
بخشاینده، بخشنده، منان، وهاب ≠ منتقم
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
بخشایشگر
واژگان مترادف و متضاد
بخشاینده، بخشنده، منان، وهاب ≠ منتقم
-
بخشایشگر
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [پهلوی: apaxšāyišnkar] baxšāyešgar بخشاینده؛ عفوکننده.
-
بخشایشگر
لغتنامه دهخدا
بخشایشگر. [ ب َ ی ِ گ َ ] (ص مرکب ) رحیم و رحم کننده . (ناظم الاطباء). رؤف . (یادداشت مؤلف ). رحمن . (زمخشری ). بخشایشگر مرادف الرحیم و بخشاینده مرادف الرحمن است . (آنندراج ).
-
بخشایشگر
دیکشنری فارسی به عربی
رحيم
-
جستوجو در متن
-
غفار
واژگان مترادف و متضاد
آمرزگار، آمرزنده، بخشایشگر، غفور
-
منان
واژگان مترادف و متضاد
بخشایشگر، بخشنده، منتگزار
-
غفور
فرهنگ واژههای سره
بخشایشگر، آمرزگار، بخشاینده
-
عفوپیشه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی. فارسی] 'afvpiše بخشایشگر؛ آنکه همیشه از گناه دیگران درمیگذرد.
-
بخشاینده
واژگان مترادف و متضاد
آمرزگار، بخشایشگر، بخشنده، رحمان، رحیم ≠ انتقامجو، منتقم
-
وهاب
واژگان مترادف و متضاد
بخشایشگر، بخشنده، سخی، گشادهدست، معطی، واهب ≠ بخیل
-
رحیم
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] ‹راحم› rahim ۱. مهربان و بخشاینده؛ بخشایشگر.۲. از نامهای خداوند.
-
خطابخش
واژگان مترادف و متضاد
۱. جرمبخش، خطاپوش، معفو، بخشاینده، بخشایشگر، گناهبخش ≠ منتقم، انتقامجو ۲. خطاکار، خاطی
-
حسن التجاوز
لغتنامه دهخدا
حسن التجاوز. [ ح َ س َ نُت ْ ت َ وُ ] (ع ص مرکب ) زودبخشنده . بخشایشگر. نامی از نامهای خدای تعالی .
-
رحيم
دیکشنری عربی به فارسی
ترحم کردن , دلسوز , غم خوار , رحيم , شفيق , مهربان , بخشايشگر , کريم , رحمت اميز , بخشنده