کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بختگان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بختگان
لغتنامه دهخدا
بختگان . [ ب َ ] (اِخ ) دریاچه ای در فارس به طول قریب 80 هزارگز و محیط آن گاهی به 240 هزارگز بالغ شود. رود کر بدین دریاچه می ریزد و چند جزیره ٔ کوچک دارد. دریاچه ٔ بختگان در میانه ٔ بلوک کربال و بلوک ارسنجان و بلوک آباده طشک و بلوک نیریز و ناحیه ٔ خی...
-
بختگان
لغتنامه دهخدا
بختگان . [ ب َ ت ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان ابوالعباس بخش جانگی گرمسیر اهواز در 6هزارگزی شمال خاوری باغ ملک . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
-
بختگان
لغتنامه دهخدا
بختگان . [ ب ُ / ب َ ت َ ] (اِخ ) بختکان . نسبت پدری بزرجمهر وزیر انوشیروان . و رجوع به بختجان و بختکان شود وهم چنین رجوع به ترجمه ٔ مقالات کریستن سن تحت عنوان داستان بزرجمهر حکیم در مجله ٔ مهر سال اول 1313 شود.
-
بختگان
واژهنامه آزاد
بختگان . [ ب َ ] (اِخ ) دریاچه ای در فارس، به طول قریب 80 هزارگز و محیط آن گاهی به 240 هزارگز بالغ شود. رود کر بدین دریاچه می ریزد و چند جزیره ٔ کوچک دارد. دریاچه ٔ بختگان در میانه ٔ بلوک کربال و بلوک ارسنجان و بلوک آباده طشک و بلوک نیریز و ناحیه ٔ خ...
-
واژههای مشابه
-
دریاچه ٔ بختگان
لغتنامه دهخدا
دریاچه ٔ بختگان . [ دَرْ چ َ / چ ِ ی ِ ب َ ت َ ] (اِخ ) بحیره ٔ بختگان . دریاچه ٔ نیریزدر فارس . رجوع به بحیره ٔ بختگان در ردیف خود شود.
-
بحیره ٔ بختگان
لغتنامه دهخدا
بحیره ٔ بختگان . [ ب ُ ح َ رَ ی ِ ب َ ت َ ] (اِخ ) دریاچه ٔ بختگان در فارس : این بحیره ای است که در میان عمارتهاست چنانک از آباده و نیریز و... و آن اعمال بساحل آن بس مسافتی نیست ، و این بحیره نمکلاخ است و دور آن بیست فرسنگ باشد. (فارسنامه ٔ ابن البلخ...
-
بزرجمهر بختگان
لغتنامه دهخدا
بزرجمهر بختگان . [ ب ُ زُ م ِ رِ ب َ ت َ ] (اِخ ) بزرگمهر پسر بختگان ، حکیم مشهور ایرانی ، وزیر انوشیروان که بنابر مشهور بسیارعقل و سدیدالرأی بود، و سخنان حکمت آمیز و فراوان در کتب و اسفار از او منقول است که بظاهر بیشتر آنها منحول است . از آنجمله اس...
-
جستوجو در متن
-
باختگان
لغتنامه دهخدا
باختگان . [ ت َ ] (اِخ ) نام دریاچه ٔ بختگان . رجوع به بختگان شود.
-
دریاچه ٔ نیریز
لغتنامه دهخدا
دریاچه ٔ نیریز. [ دَرْ چ َ / چ ِ ی ِ ن َ ] (اِخ ) دریاچه ٔ بختگان ،در فارس . رجوع به بحیره ٔ بختگان در ردیف خود شود.
-
بحتیگان
لغتنامه دهخدا
بحتیگان . [ ] (اِخ ) ضبطی یا تصحیفی از کلمه ٔ بختگان نام دریاچه ای در فارس .رجوع به بختگان و فهرست فارسنامه ابن البلخی شود.
-
بختجان
لغتنامه دهخدا
بختجان . [ ب ُ / ب َ ] (اِخ ) معرب بختگان : بزرجمهربن بختجان . (یادداشت مؤلف ). و رجوع به بختگان شود.
-
بختکان
لغتنامه دهخدا
بختکان . [ ب َ ](اِخ ) نام دریاچه ای در فارس . رجوع به بختگان شود.
-
پیچگان
لغتنامه دهخدا
پیچگان . (اِخ ) (دریاچه ٔ...) (صحیح کلمه بختگان است ) میگویند در محل آن را چنین نامند(؟).