کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بخارایی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
بخارایی
/boxārāy(')i/
معنی
۱. از مردم بخارا.
۲. تهیهشده در بخارا.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
بخارایی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به بخارا، شهری در ازبکستان) ‹بخاری› boxārāy(')i ۱. از مردم بخارا.۲. تهیهشده در بخارا.
-
بخارایی
لغتنامه دهخدا
بخارایی . [ ب ُ ] (ص نسبی ) بخارائی . رجوع به بخارائی و بخاری شود.
-
واژههای مشابه
-
نصیری بخارایی
لغتنامه دهخدا
نصیری بخارایی . [ ن َ ی ِ ب ُ ] (اِخ ) رجوع به عصمت بخارایی شود.
-
سپهری بخارایی
لغتنامه دهخدا
سپهری بخارایی . [ س ِ پ ِ ی ِ ب ُ ] (اِخ ) از افاضل شعرای زمان سامانیه و دیالمه بود و با ابوالمؤید بلخی و ابوالمثل بخارایی معاشرت نموده ، گویند زمان رودکی را دریافته . او راست :شاخهای مورْد بررفته ببین و برگهاش برشکسته حلقه اندر حلقه چون زلفین یاربو...
-
شوکت بخارایی
لغتنامه دهخدا
شوکت بخارایی . [ ش َ ک َ ت ِ ب ُ ] (اِخ ) مؤلف ریاض العارفین نویسد: او از وارستگان زمان خود بوده در بلاد ایران سیاحت می نمود. در اصفهان شیخ محمدعلی لاهیجی متخلص به حزین از عرفای متأخرین وی را ملاقات نموده گفته است در ایام شتا او را دیدم نمدپاره ای ...
-
واصلی بخارایی
لغتنامه دهخدا
واصلی بخارایی . [ ص ِ ی ِب ُ ] (اِخ ) از شعرای بخاراست و این مطلع از اوست :آن گردباد نیست به گرد سرای توسرگشته ای ست رقص کنان در هوای تو.(تحفه ٔ سامی ص 166 چ وحید دستگردی ).
-
رشید بخارایی
لغتنامه دهخدا
رشید بخارایی . [ رَ دِ ب ُ ] (اِخ ) قاضی میرعنایت اﷲ. از گویندگان قرن سیزدهم هَ . ق . بود. رجوع به فرهنگ سخنوران و تذکره ٔ قاری صص 123 - 126 شود.
-
روحانی بخارایی
لغتنامه دهخدا
روحانی بخارایی . [ ی ِ ب ُ ] (اِخ ) امیر روحانی ، از افاضل روزگار و شاعر قرن هفتم بود. درمنتخب التواریخ تألیف عبدالقادربن ملوکشاه بداونی (ج 1 ص 65) درباره ٔ شمس الدین التتمش ، حوادث سال 624 هَ. ق . چنین آمده است : هم در این سال امیر روحانی ... در حا...
-
روحی بخارایی
لغتنامه دهخدا
روحی بخارایی . [ ی ِ ب ُ ] (اِخ ) (ملا...)شاعر نیمه ٔ اول قرن دهم (زنده در حدود 928هَ . ق .) ملازم شیبک خان بود. این دوبیت در تعریف شب از اوست :شبی همچون مرکب بود تاریک رهی در وی چو شق خامه باریک شده طاس سپهر از مشک سوده سواداندوده همچون دیگ دوده . (...
-
عمعق بخارایی
لغتنامه دهخدا
عمعق بخارایی . [ ع َ ع َ ق ِ ب ُ ] (اِخ ) مکنی به ابوالنجیب و ملقب به شهاب الدین و امیرالشعراء. ازشعرای اوایل قرن ششم هجری در ماوراءالنهر بود. تخلص او را برخی عمیق و عمیقی گفته اند، ولی گویا تخلصش در اصل عقعق (که نام مرغی است هشیار) بوده و بعدها توسط...
-
معنوی بخارایی
لغتنامه دهخدا
معنوی بخارایی . [ م َ ن َ ی ِ ب ُ ] (اِخ ) از شاعران عهد سامانیان و اوایل غزنویان بوده است . او راست :هرچه آن بر تن تو زهر بودبر تن مردمان مدار تو نوش ندهی داد، داد کس مستان انگبین خر مباش و زهرفروش .و رجوع به لباب الالباب چ سعید نفیسی ص 264 و مجمعال...
-
معنوی بخارایی
لغتنامه دهخدا
معنوی بخارایی . [ م َ ن َ ی ِ ب ُ ] (اِخ ) خواجه عبداللطیف ، از اولاد خواجه عبیداﷲ احرار بود و در نظم اسرار طریقه ٔ مولوی معنوی می پیمود. او راست :نی به شیخ اندر نسب نی در برهمن می رسم زاده ٔ چاک گریبانم به دامن می رسم .(از صبح گلشن ص 431).
-
مقصود بخارایی
لغتنامه دهخدا
مقصود بخارایی . [ م َ دِ ب ُ ] (اِخ ) رجوع به مقصود هروی شود.
-
مقیم بخارایی
لغتنامه دهخدا
مقیم بخارایی . [ م ُ م ِ ب ُ ] (اِخ ) از شاعران معاصر مؤلف تذکره ٔ نصرآبادی و از مصاحبان وی بود که مدتی در اصفهان اقامت داشت . از اوست :خاک ره گشتم و دل در طلب درد هنوزهست از عشق تو این سلسله در گرد هنوزگرچه دورم ز تو از همدمی سوختگان گرم رخسار توام...