کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بحیره طبریه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
بحیره ٔ مهدیه
لغتنامه دهخدا
بحیره ٔ مهدیه . [ ب ُ ح َرَ ی ِ م َ دی ی َ ] (اِخ ) دریاچه ٔ مهدیه ، در مصر سفلی میان ابوقیر و ادفو قرار دارد و بوسیله ٔ شعبه ای از نیل بدریا راه پیدا می کند. (از قاموس الاعلام ترکی ).
-
بحیرة المیتة
لغتنامه دهخدا
بحیرة المیتة. [ ب ُ ح َ رَ تُل ْ م َ ت َ ] (اِخ ) بحرالمیت . دریاچه ٔنمک . بحیره ٔ لوط. (نخبةالدهر دمشقی ) : ریگی است اندر حدود مصر، مشرق او از عسقلان تا به بحیرةالمیته . (از حدود العالم ). و رجوع به بحرالمیت شود.
-
بحیره ٔ دشت ارژن
لغتنامه دهخدا
بحیره ٔ دشت ارژن . [ ب ُ ح َ رَ ی ِ دَ ت ِ اَ ژَ ] (اِخ ) دریاچه دشت ارژن . آب این بحیره شیرین است و چون بارندگی زیادت باشد این بحیره زیادت بودو چون بارندگی نباشد خشک شود و جز اندکی نماند و دور آن سه فرسنگ باشد. (فارسنامه ٔ ابن البلخی ص 153).
-
جستوجو در متن
-
دریاچه ٔ طبریه
لغتنامه دهخدا
دریاچه ٔطبریه . [ دَرْ چ َ / چ ِ ی ِ طَ ب َ ری ی َ ] (اِخ ) بحیره ٔ طبریه . دریاچه ٔ بزرگی است در شمال فلسطین . رجوع به طبریه و بحیره ٔ طبریه در ردیف های خود شود.
-
مجدل
لغتنامه دهخدا
مجدل . [ م َ دَ ] (اِخ ) شهری در نواحی شام یا کوهی . (از تاج العروس ). نام قصبه ای به فلسطین بر ساحل دریاچه ٔ طبریه مولد مریم مجدلیه . شهری به فلسطین به مغرب بحیره ٔ لوط و مریم مجدلیه از آنجا بود. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). (برج ) محلی است که مسیح ...
-
دیر فیق
لغتنامه دهخدا
دیر فیق . [ دَ رِ ] (اِخ ) در پشت عقبه واقع است [ عقبه ای که بسرزمین غور از اردن سرازیر میگردد ] و از بالای آن طبریه و دریاچه ٔ آن دیده میشود. این دیر بین عقبه و بحیرة در پناه کوهی است که بعقبه می پیوندد و در داخل سنگ کنده شده و بواسطه ٔ جود راهبان و...
-
طبریه
لغتنامه دهخدا
طبریه . [ طَ ب َ ری ی َ ] (اِخ ) قصبه ای است به اُردن ، طبرانی منسوب به آن . (منتهی الارب ). نام شهری بر ساحل غربی دریاچه ٔ طبریه . محلی است از اردن از مضافات شام . (رساله ٔ مسکوکات مقریزی ) بشام قصبه ٔ ناحیت اردن است ، شهری است خرم و آبادان و بانعمت...
-
طبریه
لغتنامه دهخدا
طبریه . [ طَ ب َ ری ی َ ] (اِخ ) (دریاچه ٔ...) دریاچه ٔ بزرگی است در قسمت شمالی فلسطین در حدود دو ولایت بیروت و سوریه و از انتشار نهر اردن (به نام دیگر شریعه ) در دشت غور بعمل آید. مابین 32 درجه و 41 دقیقه و 21 ثانیه و 32 درجه و 53 دقیقه و 27 ثانیه ع...
-
اردن
لغتنامه دهخدا
اردن . [ اَ دَ / اُ دُن ن ] (اِخ ) رودخانه ای نزدیک بدمشق .گویند مریم عیسی علیه السلام را در آن رودخانه شست . (برهان ). نام رودی که دریاچه ٔ طبریه را به بحیره ٔ لوط(بحرالمیت ) پیوندد و آنرا الشریعة نیز نامند. (دمشقی ). احمدبن الطیب سرخسی فیلسوف گوید:...
-
زبولون
لغتنامه دهخدا
زبولون . [ زَ ] (اِخ ) (سبط...) بنوزبولون یا زبولونیان یا قبیله ٔ زبولون ، یکی از اسباط یعقوب ، از اولاد زبولون ششمین فرزند او. در قاموس کتاب مقدس آمده : یکی از مقاطعات بارآور و خرم زمین کنعان به سبط زبولون داده شد که فیمابین بحر روم و دریای جلیل بود...
-
تابوت سکینه
لغتنامه دهخدا
تابوت سکینه . [ ت ِ س َ ن َ ] (اِخ ) تابوت شهادت ، تابوت عهد. تابوتی بود که بعدد هر پیغمبری خانه ای از زبرجد سبز در وی بود آخرین خانه ها خانه ٔ حضرت رسالت صلی اﷲ علیه و آله و سلم بود و در آن خانه دیباچه ای بود حمرا و در آن صورت حضرت بود صلعم که درو ن...