کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بحیره بختگان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
بحیره ٔ مور
لغتنامه دهخدا
بحیره ٔ مور. [ ب ُ ح َ رَ ی ِ ] (اِخ ) دریاچه ٔ مور. بحیره ای کوچک است میان کازرون و مور و جره و دور آن دو فرسنگ باشد. (فارسنامه ٔ ابن البلخی ص 154).
-
بحیره ٔ مهدیه
لغتنامه دهخدا
بحیره ٔ مهدیه . [ ب ُ ح َرَ ی ِ م َ دی ی َ ] (اِخ ) دریاچه ٔ مهدیه ، در مصر سفلی میان ابوقیر و ادفو قرار دارد و بوسیله ٔ شعبه ای از نیل بدریا راه پیدا می کند. (از قاموس الاعلام ترکی ).
-
بحیرة المیتة
لغتنامه دهخدا
بحیرة المیتة. [ ب ُ ح َ رَ تُل ْ م َ ت َ ] (اِخ ) بحرالمیت . دریاچه ٔنمک . بحیره ٔ لوط. (نخبةالدهر دمشقی ) : ریگی است اندر حدود مصر، مشرق او از عسقلان تا به بحیرةالمیته . (از حدود العالم ). و رجوع به بحرالمیت شود.
-
بحیره ٔ دشت ارژن
لغتنامه دهخدا
بحیره ٔ دشت ارژن . [ ب ُ ح َ رَ ی ِ دَ ت ِ اَ ژَ ] (اِخ ) دریاچه دشت ارژن . آب این بحیره شیرین است و چون بارندگی زیادت باشد این بحیره زیادت بودو چون بارندگی نباشد خشک شود و جز اندکی نماند و دور آن سه فرسنگ باشد. (فارسنامه ٔ ابن البلخی ص 153).
-
جستوجو در متن
-
دریاچه ٔ بختگان
لغتنامه دهخدا
دریاچه ٔ بختگان . [ دَرْ چ َ / چ ِ ی ِ ب َ ت َ ] (اِخ ) بحیره ٔ بختگان . دریاچه ٔ نیریزدر فارس . رجوع به بحیره ٔ بختگان در ردیف خود شود.
-
دریاچه ٔ نیریز
لغتنامه دهخدا
دریاچه ٔ نیریز. [ دَرْ چ َ / چ ِ ی ِ ن َ ] (اِخ ) دریاچه ٔ بختگان ،در فارس . رجوع به بحیره ٔ بختگان در ردیف خود شود.
-
بختگان
واژهنامه آزاد
بختگان . [ ب َ ] (اِخ ) دریاچه ای در فارس، به طول قریب 80 هزارگز و محیط آن گاهی به 240 هزارگز بالغ شود. رود کر بدین دریاچه می ریزد و چند جزیره ٔ کوچک دارد. دریاچه ٔ بختگان در میانه ٔ بلوک کربال و بلوک ارسنجان و بلوک آباده طشک و بلوک نیریز و ناحیه ٔ خ...
-
بختگان
لغتنامه دهخدا
بختگان . [ ب َ ] (اِخ ) دریاچه ای در فارس به طول قریب 80 هزارگز و محیط آن گاهی به 240 هزارگز بالغ شود. رود کر بدین دریاچه می ریزد و چند جزیره ٔ کوچک دارد. دریاچه ٔ بختگان در میانه ٔ بلوک کربال و بلوک ارسنجان و بلوک آباده طشک و بلوک نیریز و ناحیه ٔ خی...
-
نمک لاخ
لغتنامه دهخدا
نمک لاخ . [ ن َ م َ ] (اِ مرکب ) نمک زار. نمکستان : این بحیره [ بختگان ] نمک لاخ است و دور آن بیست فرسنگ است . (فارسنامه ٔ ابن بلخی ص 153). این بحیره میان شیراز و سروستان است ، نمک لاخی است . (فارسنامه ٔ ابن بلخی ص 152). منزل دوازدهم بر کنار نمک لاخ ...
-
لاخ
لغتنامه دهخدا
لاخ . (پسوند) از ادات محل که به آخر کلماتی چون نمکلاخ ؛ دیولاخ ؛ سنگلاخ ؛ اهرمن لاخ ؛ رودلاخ ؛ آتش لاخ ؛ هندولاخ ؛ کلوخ لاخ و غیره بپیوندد. جای . معدن . صاحب برهان گوید به معنی جای و مقام باشد لکن بدون ترکیب گفته نمیشود همچو سنگلاخ و دیولاخ ورودلاخ ی...
-
کامفیروز
لغتنامه دهخدا
کامفیروز. (اِخ ) جایی است در فارس . (از معجم البلدان ). جایی است به فارس در بالای مرودشت . (سرزمینهای خلافت شرقی ) ناحیتی است بر کنار رودکر و بیشه ای عظیم است . همه درختان بلوط و زعرور و بید و معدن شیران است . چنانکه هیچ جای مانند آن شیران نباشد به ش...