کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بجلو راندن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بجلو راندن
دیکشنری فارسی به عربی
ادفع
-
واژههای مشابه
-
وابسته بجلو
دیکشنری فارسی به عربی
امامي
-
بجلو خم شده
دیکشنری فارسی به عربی
ازن
-
جستوجو در متن
-
پیش کردن
لغتنامه دهخدا
پیش کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) بجلو انداختن . راندن بجانب مقابل . راندن دسته ای از مواشی ودواب و بردن بجانبی که خود میرود. پیش انداختن . بجلو راندن . راندن بطرفی که خود میرود چون پیش کردن سیل احمال و اثقال و کالا و ستور را یا پیش کردن دزدان رمه را ...
-
propels
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حرکت می کند، سوق دادن، بجلو راندن، بردن، حرکت دادن، پیش راندن
-
propelled
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حرکت کرد، سوق دادن، بجلو راندن، بردن، حرکت دادن، پیش راندن
-
propelling
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حرکت دادن، سوق دادن، بجلو راندن، بردن، پیش راندن
-
ادفع
دیکشنری عربی به فارسی
با برق اب طلا يا نقره دادن به , اب فلزي دادن , ابکاري فلزي کردن , وادار کردن , بر ان داشتن , مجبور ساختن , بجلو راندن , سوق دادن , بردن , حرکت دادن
-
راندگانات
لغتنامه دهخدا
راندگانات . (اِ) راندانغات . بعقیده ٔ پاین اسمیت معنی آن چوبها و چرخ آسیای دندانه دار است ، ولی بعقیده ٔ وولرس از ریشه ٔ فارسی است و قسمت اول آن رانده از مصدر راندن که با دو علامت جمع یعنی «ان » فارسی و «ات » عربی جمع بسته اند؛ بنابراین معنای لغوی آن...
-
راننده
لغتنامه دهخدا
راننده . [ ن َن ْ دَ / دِ ] (نف ) که براند. که عمل راندن انجام دهد. || محرک . حرکت دهنده بجلو. فشاردهنده که به جلو برد. || که وسایط نقلیه و جز آن را از جایی بجایی برد. که ماشین و گاری و جز آن را براند. که عمل راندن و راهنمایی ماشین و جز آن را بعهده د...
-
زبان
لغتنامه دهخدا
زبان . [ زَ / زُ ] (اِ) معروف است و به عربی لسان گویند و بضم اول هم درست است . (برهان قاطع). جزوی گوشتین واقع در دهان انسان و بیشتر حیوانات که تواند حرکت کند و در فرو بردن غذا و چشیدن و تکلم بکار میرود. (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). آلت گوشتی که درده...