کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بجز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بجز
لغتنامه دهخدا
بجز. [ ب ِ ج ُ ] (ق مرکب ) (از: ب + جز) بغیر. بدون . (آنندراج ). کلمه ٔ استثناء است بمعنی بغیر و مگر. (آنندراج ). غیر از. الا. جز. جز که : نمانی بخوبی مگر ماه رانشائی کسی را بجز شاه را. فردوسی .نداند بجز ذات پروردگارکه فردا چه بازی کند روزگار. نظامی ...
-
بجز
دیکشنری فارسی به عربی
حانة , ماعدا , من , منع
-
واژههای مشابه
-
فقط بجز
دیکشنری فارسی به عربی
انقذ
-
بجز اینکه
دیکشنری فارسی به عربی
انقذ
-
جستوجو در متن
-
bejazz
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بجز
-
exceptless
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بجز
-
انقذ
دیکشنری عربی به فارسی
نجارت دادن , رهايي بخشيدن , نگاه داشتن , اندوختن , پس انداز کردن , فقط بجز , بجز اينکه
-
bating
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کتک زدن، بجز، باستثناء
-
barring
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ممنوعیت، بجز، سوای، باستثناء
-
خردپا
لغتنامه دهخدا
خردپا. [ خ ُ ] (اِ مرکب ) نام گلی است : خجسته را بجز از خردپا ندارد گوش بنفشه را بجز از گرگ پا ندارد پاس .منوچهری .
-
save
دیکشنری انگلیسی به فارسی
صرفه جویی، پس انداز کردن، نگاه داشتن، اندوختن، نجارت دادن، رهایی بخشیدن، پس انداختن، فقط بجز، بجز اینکه
-
جز
واژگان مترادف و متضاد
بجز، بغیر، بهاستثنای، سوای، غیر، غیراز، مگر، مگراینکه، مگر
-
ماعدا
دیکشنری عربی به فارسی
مستثني کردن , مشمول نکردن , اعتراض کردن , ( ) جز , بجز , مگر , باستثناي , غير از , سواي