کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بجباجة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بجباجة
لغتنامه دهخدا
بجباجة. [ ب َ ج َ ] (ع ص ، اِ) مرد فربه لرزان گوشت . || احمق بسیارگوی . (آنندراج ) (منتهی الارب ). و رجوع به بجباج شود.
-
جستوجو در متن
-
بجباج
لغتنامه دهخدا
بجباج . [ ب َ ] (ع ص ، اِ) بجباجة. آنکه می لرزد گوشت وی از فربهی . مرد فربه لرزان گوشت . || احمق بسیارگوی . (آنندراج ) (منتهی الارب ). || رمل بجباج ؛ ریگ توده ٔ سطبر. (منتهی الارب ).