کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بث شوع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بث شوع
لغتنامه دهخدا
بث شوع . [ ] (اِخ ) همان بث شبع است . (از قاموس کتاب مقدس ). و رجوع به بث شبع شود.
-
واژههای مشابه
-
بَثَّ
فرهنگ واژگان قرآن
پخش کرد - گسترد - پراکند-اندوه شديدي که قابل کتمان نباشد و فاش وپراکنده شود (از مصدر بث است که به معناي متفرق کردن و افشاندن است . و بث جنبندگان به معناي اين است که خداي تعالي آنها را در زمين منتشر و متفرق کرده ، همچنان که در جاي ديگر در باره خلقت ان...
-
بث الشکوی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] bassoššakvā ۱. آشکار کردن گِله و شکایت.۲. درد دل کردن.
-
بث ربیم
لغتنامه دهخدا
بث ربیم .[ ] (اِخ ) (بمعنی دختر کثرت ). و آن دروازه ٔ حشیون می باشد که در نزدیکی برکه هایی بود که سلیمان در کتاب سرود از آنها سخن میراند. (از قاموس کتاب مقدس ).
-
بث زبینه
لغتنامه دهخدا
بث زبینه . [ ب َ زِ ن َ ] (اِخ ) زینب . زنوبی به ضبط رومیان . نام زن اذینه که چون شوهرش بقتل رسید به اتفاق پسرش وهب اللات زمام حکومت را به دست گرفت . وهب اللات چون میخواست در مقابل روم مستقل شود در سال 271 م . خود را اگوستوس خواند، آنگاه اورلین قیصر ...
-
بث شبع
لغتنامه دهخدا
بث شبع. [ ] (اِخ ) (دختر قسم ) و او دختر الیعام بن اخیطوفل و زوجه ٔ یکی از صاحب منصبان عبرانی بود بنام اوریا (عوریا). روزی داود ملک بر بام خانه ٔ خود برآمده بث شبع را دید که شستشو می نماید و در دل خود او را بسیار دوست داشت . چنان شعله ٔ عشق او در کان...
-
بث گرمائی
لغتنامه دهخدا
بث گرمائی . [ ب ِ گ َ ] (اِخ ) نام محلی در حدود زاب صغیر که در زمان ساسانیان اسقف نشین بود. (از ایران در زمان ساسانیان ص 312).
-
بث لاپت
لغتنامه دهخدا
بث لاپت . [ ب ِ پ َ ] (اِخ ) نامی است که در نوشته های عیسوی برای جندیشاپور خوزستان آمده است و این شهر مطران نشین بود. (از ایران در زمان ساسانیان ص 295).
-
بث الإشاعات
دیکشنری عربی به فارسی
شايعه پراکني
-
بث الأکاذيب
دیکشنری عربی به فارسی
دروغ پراکني