کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ببراله پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ببراله
لغتنامه دهخدا
ببراله . [ ب ُ ل َ / ل ِ ] (اِ) به لغت زند و پازند دوایی است که آن را شجره ٔ رستم گویند و آن زراوند طویل است ، با روغن بر بدن مالند شپش را بکشد. (آنندراج ) (برهان قاطع). زراوند طویل . (ابن بیطار) (لکلرک ) (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
آرسطولوخیا
لغتنامه دهخدا
آرسطولوخیا. [ رِ ] (معرب ، اِ) (از یونانی آریسطولوخیا، مرکب از آریسطوس ، اعلی و فاضل + لوخیا، زچگان یعنی زنان نوزائیده ) گیاهی است طبی که به فارسی زراوند گویند.و آن دو گونه است ، مدور که آن را زراوند مدحرج و زراوند شامی و نخود الوندی و نخود مریم خوان...