کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
با رنگ و بوی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
با رنگ و بوی
لغتنامه دهخدا
با رنگ و بوی . [ رَ گ ُ ] (ص مرکب ) با آب وتاب و کروفر استعداد تمام . (آنندراج ) (دِمزن ). یعنی داب و داراب . و کروفر. و استعداد تمام : سوی شهر ایران نهادند روی سپاهی بدان گونه با رنگ و بوی .فردوسی (از شرفنامه ٔ منیری ).
-
واژههای مشابه
-
کرنج با
لغتنامه دهخدا
کرنج با. [ ک ُ رَ ] (اِ مرکب ) اُرُزیّه . (بحر الجواهر). آش برنج .
-
با تجربه
فرهنگ واژههای سره
کار آزموده
-
با تشکر
فرهنگ واژههای سره
با سپاس
-
با تقوی
فرهنگ واژههای سره
پرهیزگار
-
با تمام
فرهنگ واژههای سره
با همه
-
با جرات
فرهنگ واژههای سره
یارا
-
با قابلیت
فرهنگ واژههای سره
با توانای
-
با قدمت
فرهنگ واژههای سره
دیرین، دیرینه
-
با لیاقت
فرهنگ واژههای سره
شایسته
-
با لیاقتی
فرهنگ واژههای سره
شایستگ
-
برغست با
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹برغستوا› [قدیمی] barqastbā آش برغست؛ نوعی آش تهیهشده از برغست.
-
گندم با
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹گندموا› [قدیمی] gandombā آش گندم.
-
ماست با
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹ماستوا، ماستاوه، ماستینه› [قدیمی] māstbā آشی که در پختن آن ماست به کار میبرند؛ آش ماست.