کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
باهار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
باهار
/bāhār/
معنی
۱. ظرف؛ کاسه؛ خنور.
۲. ظرفی که در آن خوراک باشد.
۳. نوعی خوانندگی.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
kit, minstrel, utensil
-
جستوجوی دقیق
-
باهار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] bāhār ۱. ظرف؛ کاسه؛ خنور.۲. ظرفی که در آن خوراک باشد.۳. نوعی خوانندگی.
-
باهار
فرهنگ فارسی معین
( اِ.) ظرف ، آوند.
-
باهار
لغتنامه دهخدا
باهار. (اِ) سرود پهلوی باشد که در قزوین رامندی گویند. (از فرهنگ رشیدی ). روش گویندگی باشد که آن را پهلوی و رامندی نیز خوانند. (از فرهنگ جهانگیری ). نوعی از خوانندگی و گویندگی هم هست که آن را پهلوی و رامندی خوانند. (برهان قاطع) (از فرهنگ شعوری ج 1 ورق...
-
باهار
لغتنامه دهخدا
باهار. (اِ) ظرف . آوند. ظرف با طعام . مخفف با اهار است . چه اهار بمعنی خوراک است . (از فرهنگ رشیدی ) (آنندراج ) (فرهنگ جهانگیری ). اناء. (برهان قاطع). وعاء. (شرفنامه منیری ). خنور. (ناظم الاطباء). || مقابل ناهار است بمعنی خوراک ناخورده و گرسنه شده . ...
-
باهار
لهجه و گویش بختیاری
bâhâr بهار.
-
واژههای مشابه
-
سیا باهار
لهجه و گویش بختیاری
siâ-bâhâr نیمههاى فصل بهار که ذخایر غذایىانسان و دام تقریبا رو به پایان است ومحصول تازه نیز بهدست نیامده است.
-
لِهَه باهار
لهجه و گویش بختیاری
leha bâhâr سرگین شُل و چسبنده گوسفند در بهار.
-
باهار مشناس کردن
لهجه و گویش بختیاری
bâhâr mašnâs kerdan ظاهر شىء را عوض کردن تا شناختهنشود.
-
باهارِ شما مُوارِک
لهجه و گویش بختیاری
bâhâr-e šomâ movârek بهار شما مبارک، عید شما مبارک.
-
مث ابر باهار
لهجه و گویش تهرانی
شدت گریستن